مقاله پژوهشی
توسعه روستایی
مکرم روان بخش؛ طوبی عابدی
چکیده
ارزیابی تهدیدهای مؤثر بر اکوسیستمها بهمنظور توسعه راهبردهای مناسب مدیریت محیطزیستی، پایش و ارزیابی آنها امری ضروری است. پناهگاه حیاتوحش و تالاب بینالمللی امیرکلایه با مساحت 1230 هکتار در دهستان شیرجوپشت، بخش رودبنه، شهرستان لاهیجان در استان گیلان واقعشده است. در این تحقیق ابتدا جهت تدوین معیارهای و زیرمعیارهای پژوهش، ...
بیشتر
ارزیابی تهدیدهای مؤثر بر اکوسیستمها بهمنظور توسعه راهبردهای مناسب مدیریت محیطزیستی، پایش و ارزیابی آنها امری ضروری است. پناهگاه حیاتوحش و تالاب بینالمللی امیرکلایه با مساحت 1230 هکتار در دهستان شیرجوپشت، بخش رودبنه، شهرستان لاهیجان در استان گیلان واقعشده است. در این تحقیق ابتدا جهت تدوین معیارهای و زیرمعیارهای پژوهش، از منابع کتابخانهای همچنین نتایج حاصل از طرح تدوین برنامه مدیریت زیست بومی تالاب امیرکلایه(1399) استفاده شد. در تدوین این برنامه 30 نفر از ذینفعان و بهره بردان تالاب شرکت داشتند. سپس بهمنظور استخراج و تبیین دقیق مشکلات و مسائل تالاب پرسشنامهای با معیارهای اولیه طراحی و به 15 نفر از متخصصین مطلع به مدیریت تالاب امیرکلایه ارسال شد. در گام بعدی نظرات متخصصین ازنظر نرمال بودن به کمک آزمون کولموگروف- اسمیرنف موردسنجش قرار گرفت و درنهایت مشکلات و مسائل شناساییشده به روش دلفی فازی رتبهبندی شدند. نتایج نشان داد که معیار بیولوژیک با سه زیر معیار، معیار فیزیکوشیمیایی با شش زیر معیار، معیار اقتصادی با شش زیر معیار، معیار اجتماعی با 12 زیر معیار و معیار فرهنگی با چهار زیر معیار مهمترین معضلات تالاب بودند. نتایج حاصل از رتبهبندی زیرمعیارها نشان داد که ورود گونههای مهاجم و رشد و تجزیه گیاهان با امتیاز 38/ 0در بخش بیولوژیکی و کاهش عمق و سطح تالاب همچنین آلودگی تالاب به کود و سموم کشاورزی به ترتیب با امتیاز 21/0 و 20/0 در بخش فیزیکوشیمیایی حائز بالاترین رتبه بودند. افزایش سطح زیر کشت اراضی شالیکاری روستاهای حاشیه تالاب با امتیاز 19/0 ، برداشت بیرویه آب تالاب و فقر اقتصادی جوامع محلی هر یک با امتیاز 18/0 از مهمترین زیرمعیارهای اقتصادی شناسایی شدند. شکار غیرمجاز و بیرویه با امتیاز 11/0 و عدم تعامل و مشارکت بین سازمانی در مدیریت تالاب در گروههای ذینفع تالاب با امتیاز 10/0 از مهمترین زیرمعیارهای اجتماعی و درنهایت زیرمعیارهای فرهنگی، عدم آگاهی جوامع محلی (ساکنین روستاهای حاشیه تالاب) و مدیران و ذینفعان تالاب به ترتیب با امتیاز 31/0 و 30/0 حائز بالاترین رتبه بودند. استفاده از سایر روشهای دیگر کمیسازی عوامل تهدیدکننده تالاب در دستیابی به نتایج دقیقتر و کاملتر بهمنظور اجرای موفقتر برنامه مدیریت زیست بومی امیرکلایه و دستیابی به توسعه پایدار روستاهای حاشیه تالاب مثمرثمرخواهد بود.
مقاله پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
مینا صالح نیا؛ محسن رفعتی
چکیده
یکی از اقداماتی که در زمینه مدیریت بحران دریاچه ارومیه قابل انجام است، سنجش آثار خشکی دریاچه بر درآمد روستاییان حوضه میباشد. سنجش آثار در ابعاد محلی، به دلیل شناسایی میزان توانایی نواحی درگیر با بحرانهای محیطزیستی برای مقابله با آنها، دارای اهمیت است. همچنین، استفاده از نتایج سنجش این عامل مهم، میتواند سبب اتخاذ سیاستهای معیشتی ...
بیشتر
یکی از اقداماتی که در زمینه مدیریت بحران دریاچه ارومیه قابل انجام است، سنجش آثار خشکی دریاچه بر درآمد روستاییان حوضه میباشد. سنجش آثار در ابعاد محلی، به دلیل شناسایی میزان توانایی نواحی درگیر با بحرانهای محیطزیستی برای مقابله با آنها، دارای اهمیت است. همچنین، استفاده از نتایج سنجش این عامل مهم، میتواند سبب اتخاذ سیاستهای معیشتی متناسب با کاهش آسیبپذیری و افزایش توان سازگاری شود. در همین راستا، مطالعه حاضر نقش عوامل مؤثر بر درآمد خانوارهای روستایی حوضه دریاچه ارومیه را با استفاده از کاربرد دادههای پانل در سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان مورد بررسی قرار داد. بهرهگیری از دادههای بازه زمانی سالهای 98-1385 و برآورد مدل با استفاده از رویکرد اثرات ثابت نشان داد متغیرهای درصد شاغلین جمعیت فعال روستایی، مساحت اراضی زیر کشت آبی، سطح تراز دریاچه ارومیه، و میزان بارش به ترتیب بیشترین تاثیرات مثبت را بر درآمد واقعی سالانه روستاییان دارند؛ به طوری که به ازای یک درصد افزایش در مقدار هر یک از این متغیرها، درآمد واقعی به ترتیب 269/0، 186/0، 074/0 و 006/0 درصد افزایش خواهد یافت. ایجاد زمینههای حمایتی و ارائه تسهیلات بانکی کم بهره برای احداث گلخانه و سرمایهگذاری در امور مشاغل غیرکشاورزی جهت تنوع بخشی به منابع درآمدی و معیشتی روستاییان، گسترش و ترویج مکانیزاسیون و استفاده از تکنولوژیهای نو در بخش کشاورزی جهت کاهش هزینهها و کاهش سطح مصرف آب، تجهیز اراضی با سیستم آبیاری نوین، و تسریع در اتمام پروژههای مصوب ستاد احیای دریاچه از پیشنهادات مطالعه حاضر میباشد.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
جواد قاسمی؛ حسن علی پور؛ ندا علیزاده
چکیده
ارتباط بین تحقیقات و ترویج، همواره بهعنوان یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در نظامهای نوآوری کشاورزی بهشمار میرود. با اجرای طرح نظام نوین ترویج کشاورزی، ارتباط بین این دو بخش بهعنوان یک مؤلفه مهم مورد توجه قرار گرفت. هدف کلی تحقیق پیمایشی حاضر که در سالهای 1400 تا 1401 انجام شد، تحلیل سازوکارهای ارتباط اثربخش بین تحقیقات ...
بیشتر
ارتباط بین تحقیقات و ترویج، همواره بهعنوان یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در نظامهای نوآوری کشاورزی بهشمار میرود. با اجرای طرح نظام نوین ترویج کشاورزی، ارتباط بین این دو بخش بهعنوان یک مؤلفه مهم مورد توجه قرار گرفت. هدف کلی تحقیق پیمایشی حاضر که در سالهای 1400 تا 1401 انجام شد، تحلیل سازوکارهای ارتباط اثربخش بین تحقیقات و ترویج در نظام نوین ترویج کشاورزی بود. جامعه آماری پژوهش، مروجان (1113 نفر) استانهای البرز، فارس، سیستان و بلوچستان و لرستان بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 291 نفر برآورد شد که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای محققساخت بود که روایی آن از طریق نظرخواهی از متخصصان (روایی صوری) و روایی سازهای و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرمافزارهایSPSS نسخه 22 و Smart PLS نسخه 3 انجام شد. رتبهبندی سازوکارهای ارتباط اثربخش بین تحقیقات و ترویج نشان داد که سازوکارهای «انگیزشی» و «نظارت و ارزیابی» بهترتیب با میانگین 85/3 و 80/3 در بالاترین و سازوکارهای «ساختاری-کارکردی» و «مشارکتی» بهترتیب با میانگین 66/3 و 67/3 در پایینترین رتبهها قرار گرفتند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این سازوکارها دارای هشت مؤلفه اصلی «انگیزشی»، «مشارکتی»، «زیرساختی-پشتیبانی»، «قانونی-سیاستگذاری»، «ساختاری–کارکردی»، «نظارت و ارزیابی»، «ارتباطی» و «آموزشی–توانمندسازی» بودند که همگنی و پایایی معرفها مورد تأیید قرار گرفت که مؤلفههای «ارتباطی» و «انگیزشی» بهترتیب دارای بیشترین و کمترین مقدار ضریب استاندارد بودند (964/0 و 786/0). بر این اساس، بهمنظور بهبود ارتباط بین تحقیقات و ترویج، سازوکارهایی چون: انگیزههای مادی و معنوی، مشارکت در فرآیند برنامهریزی چندسطحی، بهرهگیری از ظرفیتهای بخش غیردولتی، برنامههای آموزشی و توانمندسازی، اصلاحات ساختاری، فراهم نمودن امکانات و زیرساختهای لازم و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
توسعه روستایی
علیرضا جمشیدی؛ داود جمینی؛ معصومه جمشیدی
چکیده
توسعه کارآفرینی روستایی، کلید حل مشکلات مختلف موجود در جوامع روستایی کشور از جمله بیکاری، فقر، ناامنی غذایی، مهاجرت، و دیگر ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی کانونی بین شاخصهای کارآفرینی (متغیرهای X شامل توفیقطلبی، ...) بر توسعه پایدار روستایی (متغیرهای Y شامل پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی، ...
بیشتر
توسعه کارآفرینی روستایی، کلید حل مشکلات مختلف موجود در جوامع روستایی کشور از جمله بیکاری، فقر، ناامنی غذایی، مهاجرت، و دیگر ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی کانونی بین شاخصهای کارآفرینی (متغیرهای X شامل توفیقطلبی، ...) بر توسعه پایدار روستایی (متغیرهای Y شامل پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی، ...) در مناطق روستایی غرب دریاچه ارومیه (در سال 1401-1400) انجام شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل تمامی خانوارهای روستایی ساکن در حاشیه غربی دریاچه ارومیه بوده (17738= N)، که 374 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری طبقهای چند مرحلهای با انتساب متناسب به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادههای میدانی، پرسشنامهای محقق ساخته بود که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (بین 703/0 تا 836/0) مورد تأیید قرار گرفت. جهت بررسی اهداف مطالعه از تحلیل همبستگی کانونی و ضریب همبستگی اسپیرمن و با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین مجموعه متغیرهای کانونی شاخصهای کارآفرینی روستایی و مولفههای توسعه پایدار روستایی مناطق مورد مطالعه وجود دارد. همچنین، تحلیل کانونی دو مجموعه معنادار نشان داد که خلاقیت (833/0) و اعتماد بهنفس (898/0) رابطه معنیداری با پایداری اقتصادی (835/0) و پایداری کالبدی (982/0) دارند. به عبارتی میتوان نتیجه گرفت با بهبود وضعیت عوامل تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی، میتوان شاهد توسعه پایدار روستایی بود. لذا میتوان افزایش مهارتهایی از جمله خوداتکایی، اعتماد بهنفس، خلاقیت و مسئولیتپذیری در بین روستاییان را پیشنهاد نمود.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
اصغر نوروزی؛ بهروز قرنی آرانی؛ احمد عظیمی
چکیده
مسکن از نیازهای اولیه انسان و جزئی از هویت روستا است و در دهههای اخیر به دلایل مختلف زمینهساز تحولات کالبدی سکونتگاههای روستایی شده است. پژوهش حاضر بر تجزیه و تحلیل پیامدهای کالبدی برخورداری روستاهای شهرستان خوانسار از تسهیلات مسکن روستایی تصریح و تأکید دارد و در تلاش است تا «کیفیت مصالح»، «کیفیت سازهای»، «ساختار ...
بیشتر
مسکن از نیازهای اولیه انسان و جزئی از هویت روستا است و در دهههای اخیر به دلایل مختلف زمینهساز تحولات کالبدی سکونتگاههای روستایی شده است. پژوهش حاضر بر تجزیه و تحلیل پیامدهای کالبدی برخورداری روستاهای شهرستان خوانسار از تسهیلات مسکن روستایی تصریح و تأکید دارد و در تلاش است تا «کیفیت مصالح»، «کیفیت سازهای»، «ساختار بومی مسکن» و «کیفیت مسکن استاندارد» را در مساکن روستایی ساختهشده با اعتبارات این طرح واکاوی کند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. جامعه آماری مورد پژوهش، سرپرستان خانوارهای روستایی بر پایه سرشماری ۱۳۹۵ و تعداد نمونه با محاسبة فرمول کوکران 345 نفر است که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. همچنین با کاربرد روش نمونهگیری خوشهای-تصادفی، تعداد 18 روستا تعیین شد. با توجه به مطالعات کتابخانهای، مصاحبه با مسئولان بنیاد مسکن و مشاهدات میدانی، پرسشنامهای با 27 سؤال زیر نظر کارشناسان دانشگاه طراحی و در میان نمونهها توزیع و تکمیل شده است. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ بر اساس 40 پرسشنامه، 83/0 به دست آمد که در حد مطلوبی است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر معادلات ساختاری، به طور کلی تسهیلات مسکن روستایی بر تحولات کالبدی سکونتگاههای روستایی شهرستان خوانسار با ضریب تأثیر 18/0 اثر داشته است. در این میان تسهیلات مسکن روستایی بر «کیفیت مصالح» با ضریب تأثیر 31/0، «کیفیت سازهای» با ضریب تأثیر 48/0، «ساختار بومی» با ضریب تأثیر 81/0 و بر «مسکن استاندارد» با ضریب تأثیر 25/0 اثرگذار بوده است. بنابراین تداوم ارائه تسهیلات با رویکردی نوین و مبتنی بر شرایط بومی نواحی روستایی پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
مرتضی یعقوبی؛ علی سردار شهرکی؛ علیرضا کرباسی
چکیده
استان سیستان و بلوچستان، یکی از استانهایی است که نسبت به سایر استانهای کشور حرفه بخش قابل توجهی از افراد به صنایعدستی اختصاص دارد، هرچند انتظارات شاغلین این صنعت برآورده نشده است. رکود تقاضا در بازار صنایعدستی نه تنها انگیزه ورود به این صنعت را از بین برده بلکه موجب بیکار شدن برخی شاغلین در این حوزه شده و اثرات جانبی ...
بیشتر
استان سیستان و بلوچستان، یکی از استانهایی است که نسبت به سایر استانهای کشور حرفه بخش قابل توجهی از افراد به صنایعدستی اختصاص دارد، هرچند انتظارات شاغلین این صنعت برآورده نشده است. رکود تقاضا در بازار صنایعدستی نه تنها انگیزه ورود به این صنعت را از بین برده بلکه موجب بیکار شدن برخی شاغلین در این حوزه شده و اثرات جانبی دیگری همچون افزایش روند مهاجرت از روستا به شهر و عدم تولید برخی از صنایعدستی را داشته است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و رتبهبندی موانع توسعه بازار تعاونیهای صنایعدستی این استان است. تحقیق حاضر کاربردی و کمی است و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری با فعالین و صاحب نظران این حوزه در استان سیستان و بلوچستان استخراج شده است. برای این منظور، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 40 پرسشنامه در سال 1401 گردآوری و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. آزمون فرضیهها با تکیه بر آزمون تی تک نمونهای، رتبهبندی موانع توسعه بازار صنایعدستی با استفاده از آزمون فریدمن، و ارتباط متغیرهای جمعیتشناختی با موانع توسعه بازار با توجه به آزمونهای ناپارامتری یو من-ویتنی و کروسکال والیس انجام شدند. نتایج نشان داد که برگزاری محدود نمایشگاهها، عدم تمایل سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در حوزه صنایعدستی و تبلیغات ناکافی به ترتیب مهمترین موانع توسعه بازار صنایعدستی هستند. با این وجود عدم تطابق تولید صنایعدستی استان با سلیقه مصرف کننده، تنوع و جذابیت محصول، مانعی جدی در توسعه بازارهای صنایعدستی محسوب نمیشود.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری
بهرام ایمانی؛ امید حمید ننه کران
چکیده
یکی از مهمترین بحثها در خصوص توسعه گردشگری، برنامهریزی برای آینده و در واقع آینده پژوهی است. بنابراین، این پژوهش قصد دارد مهمترین پیشرانهای مؤثر در گردشگری روستاهای نیر را شناسایی نموده و سپس با ارائه راهکارها و استراتژیها توسعه گردشگری این شهر را برای آینده تدوین نماید. این پژوهش در سال 1400 انجام شده و بر اساس هدف کاربردی و ...
بیشتر
یکی از مهمترین بحثها در خصوص توسعه گردشگری، برنامهریزی برای آینده و در واقع آینده پژوهی است. بنابراین، این پژوهش قصد دارد مهمترین پیشرانهای مؤثر در گردشگری روستاهای نیر را شناسایی نموده و سپس با ارائه راهکارها و استراتژیها توسعه گردشگری این شهر را برای آینده تدوین نماید. این پژوهش در سال 1400 انجام شده و بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، با توجه به ماهیت مطالعه تحقیق به دو صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. دادههای کیفی با پرسشنامه باز و بررسی اسناد صورت گرفت. دادههای کمی به صورت عددی و از طریق وزندهی پرسشنامه دلفی تهیه شد. به شکلی که ابتدا شاخصها در ابعاد مختلف گردآوری و سپس در اختیار متخصصین و کارشناسان قرار داده شد. برای شناسایی متغیرهای پیشران و کلیدی از مدل تأثیرات متقابل در قالب نرمافزار میک مک استفاده شده است. در مرحله بعد پس از شناسایی عوامل کلیدی از 30 نفر از متخصصین درخواست گردید، در چارچوب ماتریس تأثیرات متقابل، بر اساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری به شاخصها امتیاز صفر تا سه اختصاص دهند. نتایج نشان داد شش متغیر در جایگاه مستقل، دو متغیر به عنوان ورودی، دو متغیر وابسته و دو متغیر نیز در جایگاه دوجهی قرار داشتند. همچنین عامل گردشگری برنامهریزی شده در روستاها که میزان اثرگذاری مستقیم آن 24 بدست آمد، به عنوان عامل ورودی با بالاترین قدرت تعیین کنندگی در جایگاه نخست، پیشرانهای کلیدی برای توسعه گردشگری روستاهای شهرستان نیر از دیدگاه هیات خبرگان است. همچنین حفظ محیط زیست، امکانات اقامتی و امکانات بهداشتی روستا با میزان اثرگذاری 17 در جایگاه دوم قرار داشتند. در این راستا پیشنهاد میگردد، با توجه به توانها و پتانسیلهای منطقه مورد نظر، برنامهای مدون جهت توسعه گردشگری روستایی تدوین گردد. به گونهای که توسعه صنعت گردشگری در نواحی روستایی مورد مطالعه به عنوان یک استراتژی جدید توسط جوامع محلی، عوامل سیاسی و برنامهریزان است که به عنوان عوامل مهم اصلاح مناطق روستایی به شمار میآیند و میتواند نقش عمدهای در توسعه این نواحی داشته باشد.
مقاله پژوهشی
توسعه روستایی
عسگر حسین زاده؛ مهدی معمری؛ اردوان `قربانی؛ رئوف مصطفی زاده؛ مرتضی مفیدی چلان
چکیده
روستاها، با توجه به نزدیکی خاصی که به منابع طبیعی و محیط زیست پیرامون خود دارند، بیشترین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را از محیط پیرامون خود دارند و از اهمیت بهسزایی برخوردار هستند و توسعه نامناسب روستاها باعث بوجود آمدن چالشهای زیست محیطی بسیار گستردهای مانند تخریب مراتع و جنگلها، فشار بر منابع خاکی و آبی و تهدید حیات وحش شده ...
بیشتر
روستاها، با توجه به نزدیکی خاصی که به منابع طبیعی و محیط زیست پیرامون خود دارند، بیشترین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را از محیط پیرامون خود دارند و از اهمیت بهسزایی برخوردار هستند و توسعه نامناسب روستاها باعث بوجود آمدن چالشهای زیست محیطی بسیار گستردهای مانند تخریب مراتع و جنگلها، فشار بر منابع خاکی و آبی و تهدید حیات وحش شده است. البته نحوه پراکنش و دسترسی به شاخصهای زیرساختی مبتنی بر خدمات نشانگر میزان رشد و توسعهیافتگی مناطق روستایی و نحوه نگرش به برنامهریزی غیرمتمرکز در سطح کشور است. این پژوهش در سال 1401 و با هدف شناسایی و سطحبندی شاخصهای زیرساختی مبتنی بر خدمات، دهستانهای شمال استان اردبیل با استفاده از فنها و معیارهای متدوال سطحبندی صورت گرفت. روش تحقیق در این مقاله با توجه به ماهیت موضوع و هدف تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است. تعداد 15 شاخص با سطح اعتبار مناسب و مورد اجماع کارشناسان امور اجرایی و متخصصان دانشگاهی برای سنجش زیرساختها در منطقه انتخاب گردید. طبق نتایج بالاترین میزان مرتبط با شاخص میزان دسترسی به برق در دهستانهای مشگین شهر با مقدار 71/86 درصد و کمترین میزان مرتبط با شاخص میزان دسترسی به تعمیرگاه ماشین آلات کشاورزی در شهرستان گرمی با مقدار 86/3 است. درکل نتایج نشان داد که دهستان دشت در شهرستان مشگین شهر در مقایسه با دهستانهای دیگر در سطح اول قرار داشته (693/0= Ci) و دهستان قشلاق شرقی در شهرستان بیلهسوار در سطح آخر قرارگرفته است (497/0= Ci). بنابراین پیشنهاد میگردد ضمن مکانیابی نقاط روستایی در سطوح مختلف بهویژه میزان دسترسی به امکانات موجود، تقویت امکانات روستاها و گسترش خدمات زیربنایی و رفاهی در اولویت قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
فاطمه معززی؛ سعید یزدانی
چکیده
امروزه جهت تأمین امنیت غذایی و پاسخ به تقاضای روز افزون ناشی از رشد جمعیت، اکثر کشورها و از جمله ایران به تولید گندم توجه ویژه دارند. اتخاذ سیاستهای انگیزشی دولتها جهت افزایش تولید این محصول، زمینه استفاده گستردهی نهادههای مختلف تولید، از جمله کودهای شیمیایی که امکان آلودگی خاک و آب را دارد به دنبال داشته است. افزایش این آلودگیها ...
بیشتر
امروزه جهت تأمین امنیت غذایی و پاسخ به تقاضای روز افزون ناشی از رشد جمعیت، اکثر کشورها و از جمله ایران به تولید گندم توجه ویژه دارند. اتخاذ سیاستهای انگیزشی دولتها جهت افزایش تولید این محصول، زمینه استفاده گستردهی نهادههای مختلف تولید، از جمله کودهای شیمیایی که امکان آلودگی خاک و آب را دارد به دنبال داشته است. افزایش این آلودگیها موجب تغییر نگرش در زمینهی تولید غذا شده است. از مهمترین این نگرشها، تولید پایدار غذای کافی در کنار توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی است. بنابراین جهت رسیدن به این هدف، بهینهسازی و افزایش کارایی زیستمحیطی و هزینه در مصرف نهادههای کود شیمیایی ضروری است. بدین منظور این مطالعه به بررسی کارایی هزینه و کارایی زیستمحیطی گندمکاران شهرستان گچساران با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و تکمیل پرسشنامه از کشاورزان روستاهای دشت لیشتر شهرستان گچساران در سال 1398 بدست آمد. نتایج نشان داد متوسط کارایی هزینه تحت فرض بازده ثابت به مقیاس و بازده متغیر به مقیاس به ترتیب 536/0 و 662/0 و میانگین کارایی زیستمحیطی تحت فرض بازده ثابت به مقیاس و بازده متغیر به مقیاس به ترتیب 569/0 و 691/0 است. بنابراین امکان کاهش هزینه تولید و عدم کارایی زیستمحیطی به میزان قابل توجهی برای کشاورزان با بهبود در کارایی فنی نیز وجود دارد. لذا توصیه میشود در کنار آموزش کشاورزان در استفادهی بهینه از نهادههای شیمیایی، دولت میتواند با اتخاذ سیاستهای حمایتی، گندمکاران را به سمت کشت و تولید ارگانیک این محصول سوق دهد تا ضمن تأمین درآمد آنان، محصول سالمتری به دست مصرفکنندگان برسد و عملکرد زیستمحیطی آنها را بهبود بخشد.
مقاله پژوهشی
توسعه روستایی
مهناز محمدزاده نصیرآبادی؛ محبوبه حسنی؛ طاهره شرقی
چکیده
امروزه مسئله سلامت و کیفیت مواد غذایی یکی از چالش های فراروی جوامع است و کشاورزی ارگانیک به عنوان گزینه جایگزین کشاورزی رایج، به سرعت در حال رشد و گسترش می باشد و در آینده ای نه چندان دور مهم ترین و اصلی ترین مشخصه حضور محصولات کشاورزی در بازارهای جهانی، عرضه محصولات عاری از ترکیبات شیمیایی و ارگانیک خواهد بود. این پژوهش با هدف تحلیل ...
بیشتر
امروزه مسئله سلامت و کیفیت مواد غذایی یکی از چالش های فراروی جوامع است و کشاورزی ارگانیک به عنوان گزینه جایگزین کشاورزی رایج، به سرعت در حال رشد و گسترش می باشد و در آینده ای نه چندان دور مهم ترین و اصلی ترین مشخصه حضور محصولات کشاورزی در بازارهای جهانی، عرضه محصولات عاری از ترکیبات شیمیایی و ارگانیک خواهد بود. این پژوهش با هدف تحلیل مولفه های توسعه کشاورزی ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی استان تهران انجام شده است. از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی، از لحاظ میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی-همبستگی انجام شده است. جامعه آماری کلیه کارشناسان جهاد کشاورزی استان تهران بوده اند که حداقل طی یک سال قبل از انجام پژوهش اشتغال به کار داشته اند(سال 1399) و تعداد آن ها 200 نفر بوده است. برای برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده (127 نفر) که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در پژوهش حاضر ابزار اصلی گرد آوری داده ها، پرسشنامه بوده است که برای محاسبه قابلیت اعتماد پرسشنامهها، از روش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار آماری Spss استفاده شده است. ( 94/0 =α). در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، در ﺑﺨﺶ تحلیل توصیفی از روشﻫﺎی آﻣﺎری ﻧﻈﯿﺮ ﺗﻮزﯾﻊ ﻓﺮاواﻧﯽ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ، اﻧﺤﺮاف ﻣﻌﯿﺎر، ﻧﻤﺎ، ﻣﯿﺎﻧﻪ و غیره و در ﺑﺨﺶتحلیل استنباطی از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. نتایج نشان که مولفه های مختلفی در روند توسعه کشاورزی ارگانیک تاثیر دارند که طی تحلیل عاملی درپنج دسته مولفه های اقتصادی-حمایتی(653/9)، آموزشی-دانشی(799/7 )، فنی-ترویجی(766/7 )، نهادی-قانونی(152/7 ) و تحقیقاتی-تبلیغاتی(258/4) خلاصه شدند؛که مجموعا 048/61 درصد واریانس مولفه های توسعه کشاورزی ارگانیک را تبیین کردند. لذا توسعه کشاورزی ارگانیک نیازمند عواملی می باشد که ترکیب مناسبی از هر کدام در زمان و مکان مناسب ضرورت دارد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
زهرا کیخا؛ جواد بذرافشان؛ سیروس قنبری؛ عالمه کیخا
چکیده
وقوع حوادث طبیعی مانند سیلاب و زلزله در عرصه های جغرافیایی، به ویژه مناطق روستایی تاثیرات مخربی برجای می گذارد. به طوری که این گونه حوادث اغلب با تخریب منابع اقتصادی و امکانات رفاهی و زیستی، سلامت ساکنان را به خطر می اندازند و همیشه خطر جدی برای توسعه مناطق روستایی به شمار میروند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری ...
بیشتر
وقوع حوادث طبیعی مانند سیلاب و زلزله در عرصه های جغرافیایی، به ویژه مناطق روستایی تاثیرات مخربی برجای می گذارد. به طوری که این گونه حوادث اغلب با تخریب منابع اقتصادی و امکانات رفاهی و زیستی، سلامت ساکنان را به خطر می اندازند و همیشه خطر جدی برای توسعه مناطق روستایی به شمار میروند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از عوامل اقتصادی موثر بر تابآوری در برابر مخاطرات محیطی در روستاهای منطقه سیستان میباشد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی سرپرستان خانوراهای 373 روستای بالای 50 خانوار در منطقه سیستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر از سرپرستان خانوارها به روش تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای SPSS و WASPAS و Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون در خصوص تأثیر عوامل اقتصادی بر تابآوری اجتماعات روستایی در منطقه سیستان حاکی از آن است که میزان همبستگی چندگانه بین عوامل اقتصادی و تابآوری برابر با ضریب تعیین (R2=0.003) میباشد که نشان میدهد عوامل اقتصادی هیچ تأثیری برتابآوری روستاییان در منطقه سیستان ندارد. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رتبهبندی WASPAS موید آن است که، روستائیان واقع در شهرستانهای نیمروز و هیرمند دارای بیشترین میزان تابآوری اقتصادی در برابر مخاطره طبیعی و روستائیان واقع در شهرستان هامون دارای کمترین میزان تابآوری اقتصادی در برابر مخاطرات طبیعی میباشند.