مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
شاپور ظریفیان؛ سمیه لطیفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین سطح توسعه یافتگی دهستانهای استان همدان با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چند شاخصه انجام شده است. به منظور سنجش سطح توسعه دهستانها 53 شاخص در هشت گروه شاخصهای جمعیتی، زیربنایی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، ارتباطی، خدماتی، اداری و سیاسی و اقتصادی و تولیدی تعریف و تنظیم گردید و وزن هر یک آنها با بهرهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین سطح توسعه یافتگی دهستانهای استان همدان با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چند شاخصه انجام شده است. به منظور سنجش سطح توسعه دهستانها 53 شاخص در هشت گروه شاخصهای جمعیتی، زیربنایی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، ارتباطی، خدماتی، اداری و سیاسی و اقتصادی و تولیدی تعریف و تنظیم گردید و وزن هر یک آنها با بهرهگیری از روشهای آنتروپی و AHP و تلفیق نتایج آنها تعیین شد. سپس سطح توسعه دهستانهای استان با استفاده از تکنیکهای TOPSIS، SAW و تاکسونومی عددی مشخص شد. برای رتبهبندی نهایی دهستانها نتایج حاصل از هر سه تکنیک با استفاده از روشهای میانگین رتبهها، بردا و کاپلند ادغام گردید و دهستانها براساس نتیجه نهایی رتبهبندی شدند. رتبهبندی نهایی دهستانهای استان همدان به لحاظ سطح توسعه یافتگی نشان داد، دهستانهای مهاجران شهرستان بهار، الوندکوه غربی شهرستان همدان و گرین شهرستان نهاوند در هر سه روش توسعه یافتهترین و دهستانهای گیان شهرستان نهاوند، کمازان سفلی شهرستان ملایر و گل تپه شهرستان کبودراهنگ توسعه نیافتهترین دهستانهای استان همدان میباشند. به لحاظ توسعه یافتگی بین دهستانهای استان نابرابری زیادی وجود دارد و توزیع خدمات و امکانات در سطح دهستانها براساس عدالت فضایی صورت نگرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده توصیه میشود برنامهریزان و سیاستگذاران تلاش خود را معطوف به یافتن چرایی فاصلهها و شکافهای توسعهای دهستانهای استان نمایند و با ایجاد و تقویت مراکز خدماترسانی در سطح دهستانها و روستاهای مرکزی زمینه دستیابی به تعادل منطقهای در دهستانهای استان را فراهم آورند.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
بهمن خسروی پور؛ سهیلا پورجاوید
چکیده
کارآفرینی فرآیندی است که نقش حیاتی در تداوم، رشد و توسعه ملّی ایفا میکند. اهمیت آن تا جایی است که اقتصاد دانان، کارآفرینان را موتور رشد و توسعه اقتصادی جامعه میدانند. ارتقای فعالیتهای کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب میشود. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر ...
بیشتر
کارآفرینی فرآیندی است که نقش حیاتی در تداوم، رشد و توسعه ملّی ایفا میکند. اهمیت آن تا جایی است که اقتصاد دانان، کارآفرینان را موتور رشد و توسعه اقتصادی جامعه میدانند. ارتقای فعالیتهای کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب میشود. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر رشد کارآفرینی در کسبوکارهای کوچک(SME) زنان روستایی شهرستان اسلامآباد غرب با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بود. این تحقیق بهصورت کیفی و با مشارکت 48 نفر از زنان کارآفرین روستایی انجام شده است. اطلاعات از طریق مصاحبههای صورتگرفته با زنان کارآفرین جمعآوری و برای تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج تحلیل محتوای نظرات زنان روستایی عوامل مؤثر بر رشد کارآفرینی در کسبوکارهای کوچک را هفت دسته عوامل کلی فردی، محیطی، فرهنگی- اجتماعی، انگیزشی، آموزشی- ترویجی، سیاستگذاری و مدیریتی نشانداد. لذا با عنایت به نتایج تحلیل صورتگرفته و بهمنظور افزایش کمّی شمار کارآفرینان روستایی، ارتقای کیفی مقوله کارآفرینی در کسبوکارهای کوچک و گسترش فرهنگ کارآفرینی و خوداشتغالی در جامعهروستایی بهویژه در بین زنان روستایی که بازوان توانای فعالیتهای روستایی محسوب میشوند، بهکارگیری سیاستهای تشویقی و حمایتی از سوی دولت پیشنهاد میگردد. لذا توجه نمودن به متغیرهای هر کدام از این مؤلفهها و تقویت آنها میتواند سبب ایجاد انگیزه در زنان روستایی و توسعه این نوع کسب و کار در روستا گردد.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
طاهره ملکی؛ پرویز گلپرور؛ شاپور ظریفیان
چکیده
کسب وکارهای کوچک روستایی یکی از بهترین مصداقهای کارآفرینی روستایی هستند که به واسطه ایجاد کار و اشتغال، تولید سرمایه و کمک به توزیع عادلانهتر درآمدها مورد توجه بسیاری از صاحبنظران توسعه روستایی واقع شده اند. اما، متأسفانه شواهد حاکی از آن است که توسعه کسبوکارهای خرد روستایی در ایران با چالش و موانع بسیاری روبهرو ...
بیشتر
کسب وکارهای کوچک روستایی یکی از بهترین مصداقهای کارآفرینی روستایی هستند که به واسطه ایجاد کار و اشتغال، تولید سرمایه و کمک به توزیع عادلانهتر درآمدها مورد توجه بسیاری از صاحبنظران توسعه روستایی واقع شده اند. اما، متأسفانه شواهد حاکی از آن است که توسعه کسبوکارهای خرد روستایی در ایران با چالش و موانع بسیاری روبهرو شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تببین عوامل بازدارنده توسعه کسب وکارهای خرد در مناطق روستایی صورت گرفت. نمونه آماری پژوهش را 130 نفر از سرپرستان خانوار روستایی دهستان گویجهبل بخش مرکزی اهر با استفاده از نمونهگیری طبقهای انتساب متناسب تشکیل دادند. ابزار اندازهگیری دادهها، پرسشنامهای محققساخته بود که روایی آن توسط اساتید گروه ترویج و توسعه روستایی دانشگاه تبریز تأیید شد. یافتههای حاصلاز بهکارگیری تحلیل عاملی اکتشافی نشانداد، چهار عامل ضعف ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مؤثر در بروز کارآفرینی روستایی، موانع فنی- حمایتی، موانع تولیدی- بازاررسانی جهت فروش محصولات و موانع قانونی- نهادی مهمترین عوامل بازدارنده توسعه کسبوکارهای خرد در مناطق روستایی بوده و درمجموع 4/59 درصد واریانس کل موانع توسعه کسبوکار خرد را به خود اختصاص دادهاند. نتایج حاصل از این پژوهش به دستاندرکاران امر کمک میکند تا جهت مرتفعنمودن این موانع اهتمام ورزیده و گامهای مثبتی در جهت رونق کسبوکارهای خرد روستایی که در سالهای اخیر بسیار موردتوجه و تأکید قرارگرفته، بردارند
مقاله پژوهشی
فرشته حافظی؛ مهدی رحیمیان؛ سعید غلامرضایی
چکیده
هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان گرایش جوانان روستایی به اشتغال در زیربخش های مختلف کشاورزی در بیرانشهر در استان لرستان بوده است. جامعه آماری آن جوانان 15 تا 24 ساله بیرانشهر می باشند (1404N=) که 181 نفر از آنان، با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان حجم نمونه تعیین گردیدند. نمونه ها طی دو مرحله انتخاب شدند. در مرحله اول در هر ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان گرایش جوانان روستایی به اشتغال در زیربخش های مختلف کشاورزی در بیرانشهر در استان لرستان بوده است. جامعه آماری آن جوانان 15 تا 24 ساله بیرانشهر می باشند (1404N=) که 181 نفر از آنان، با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان حجم نمونه تعیین گردیدند. نمونه ها طی دو مرحله انتخاب شدند. در مرحله اول در هر روستا متناسب با جمعیت موجود در هر روستا، درصد حجم نمونه انتخابی در هر روستا مشخص شد. سپس در هر روستا نمونههای تعیین شده بهطور هدفمند انتخاب و دادههای موردنیاز از آنان به وسیله پرسشنامه گردآوری شد. روایی و پایایی ابزار تحقیق، بهترتیب به روش اعتبار محتوایی و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. درنهایت تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشانداد جوانان منطقه بیرانشهر بهترتیب بیشترین و کمترین گرایش را نسبت به اشتغال در زیربخش باغبانی، دلّالی و واسطه گری (خرید و فروش) محصولات کشاورزی داشتهاند. همچنین گرایش به اشتغال در زیربخشهای باغبانی، جمعآوری و فرآوری گیاهان دارویی مراتع و جنگلها و یا صنایع تبدیلی و بسته بندی محصولات کشاورزی در بین جوانانی که بهترتیب این فعالیتها در روستای آنها فعالیت غالب روستا باشد، بیشتر از جوانانی است که این فعالیتها در روستای آنها وجود ندارد.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
سمیه شهبازی؛ علی اصغر میرک زاده؛ امیرحسین علی بیگی
چکیده
سلامت اجتماعی در توسعه اجتماعی روستاها بهویژه زنان روستایی، در راستای بهزیستی و ارتقای سرمایه اجتماعی و انسانی آنان امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان سلامت اجتماعی و چالشهای آن از دیدگاه زنان روستایی در استان کرمانشاه بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی-پیمایشی و مبتنی بر روش اسنادی و میدانی(ابزار پرسشنامه) بود. جامعه آماری ...
بیشتر
سلامت اجتماعی در توسعه اجتماعی روستاها بهویژه زنان روستایی، در راستای بهزیستی و ارتقای سرمایه اجتماعی و انسانی آنان امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان سلامت اجتماعی و چالشهای آن از دیدگاه زنان روستایی در استان کرمانشاه بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی-پیمایشی و مبتنی بر روش اسنادی و میدانی(ابزار پرسشنامه) بود. جامعه آماری شامل زنان روستایی بخش قلعه شاهین استان کرمانشاه (5561 نفر) بود که 209 نفر از آنها بر اساس جدول بارتلت و همکاران به روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند. نتایج نشانداد اکثر افراد موردمطالعه از میزان سلامت اجتماعی، مهارت ارتباطی و حمایت اجتماعی متوسطی برخوردار بودند. در بین متغیرهای موردمطالعه تحقیق، تماشای تلویزیون، اوقات فراغت، مهارت ارتباطی و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی زنان روستایی رابطه معناداری داشتند. در نهایت 49 درصد از واریانس متغیر سلامت اجتماعی زنان روستایی بهوسیله متغیرهای اوقات فراغت، تماشای تلویزیون و مهارتهای ارتباطی تبیین شد. بهمنظور شناسایی چالشهای سلامت اجتماعی از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و درنهایت پنج چالش اقتصادی، فرهنگی، فردی، نهادی و مدیریتی مشخص گردید. مهمترین چالش، چالش اقتصادی بود که با 43/13درصد از واریانس کل چالشهای سلامت اجتماعی را تبیین کرد. ازآنجایی که مهارتهای ارتباطی و سلامت اجتماعی زنان روستایی در حد متوسطی میباشد، لذا پیشنهاد میشود، پایگاههایسلامت اجتماعی سازمان بهزیستی، سازمان ﻣﻠﻲ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ و یا مروّجان روستایی بهعنوان مددکار اجتماعی، با مشارکت زنان روستایی محتوای آموزشی مهارتهای ارتباطی و ارتقای سلامت اجتماعی را تدوین کنند.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
اصغر باقری؛ نیر امامی؛ مهناز محمدزاده
چکیده
تعاونیها با تقویت سرمایه اجتماعی، نقش مهمی در بهبود فعالیت مؤسسات اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی و ارتقاء اثرگذاری آنها ایفاء میکنند. هدف مقاله حاضر مطالعه مقایسهای وضعیت سرمایه اجتماعی در تعاونیهای تولید کشاورزی فعال و غیرفعال شهرستان اردبیل است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده، به روش پیمایشی و به صورت میدانی انجام شده است. ...
بیشتر
تعاونیها با تقویت سرمایه اجتماعی، نقش مهمی در بهبود فعالیت مؤسسات اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی و ارتقاء اثرگذاری آنها ایفاء میکنند. هدف مقاله حاضر مطالعه مقایسهای وضعیت سرمایه اجتماعی در تعاونیهای تولید کشاورزی فعال و غیرفعال شهرستان اردبیل است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده، به روش پیمایشی و به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق اعضای هشت تعاونی تولید کشاورزی شهرستان اردبیل (تعاونیهای فعال و غیرفعال) به تعداد 2009 نفر میباشند. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 180 نفر برآورد شد. نمونهگیری به روش طبقهای با انتساب متناسب انجام گرفت ابزار تحقیق، پرسشنامه بوده که روایی آن به روش محتوایی و با استفاده از نظرات کارشناسان اداره تعاون و اساتید دانشگاه تأیید گردید. پایایی ابزار سنجش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد که مقدار آن برای متغیرهای مختلف بین 720/0-938/0 به دست آمد. نتایج آزمون مقایسه میانگینها نشان داد در ارتباط با تمام مولفههای سرمایه اجتماعی اختلاف معناداری بین تعاونیهای فعال و تعاونیهای غیرفعال وجود دارد بهطوری که اعضای تعاونیهای فعال نسبت به تعاونیهای غیرفعال از سطح سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردارند. وضعیت غالب سرمایه اجتماعی در تعاونیهای فعال در سطح عالی بوده و در تعاونیهای غیرفعال در سطح متوسط شناسایی گردید. همچنین در تعاونیهای فعال اختلاف معنیداری در میانگین سرمایه اجتماعی بر اساس متغیرهای زمینهای جنسیت، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و سابقه عضویت شناسایی شد. در تعاونیهای غیرفعال این تفاوتها معنیدار نبود.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
سعید ملکی؛ محمود عبیات؛ علی کیومرثی
چکیده
یکی از مسائلی که در امر مدیریت پسماند حائز اهمیت است، مبحث مکانیابی محل دفن پسماند و شیرابههای ناشی از آن در نواحی روستایی است. تاکنون در رابطه با ارزیابی آسیبپذیری آلودگی آبخوان با استفاده از این مدلها و یا مدلهای مشابه(مانندAvi و Sintacsو Siو...) مطالعات زیادی انجام شده است. اما باتوجه به اهمیت موضوع پسماند و تاثیر ...
بیشتر
یکی از مسائلی که در امر مدیریت پسماند حائز اهمیت است، مبحث مکانیابی محل دفن پسماند و شیرابههای ناشی از آن در نواحی روستایی است. تاکنون در رابطه با ارزیابی آسیبپذیری آلودگی آبخوان با استفاده از این مدلها و یا مدلهای مشابه(مانندAvi و Sintacsو Siو...) مطالعات زیادی انجام شده است. اما باتوجه به اهمیت موضوع پسماند و تاثیر آن برمحیط اطراف و همچنین آلودگی آبهای زیرزمینی توسط شیرابه پسماندها، این مدلها به عنوان ابزاری توانمند جهت توصیف حفاظت از این چنین مناطقی است که متاثر از آلایندهها هستند. هدف اصلی از انجام این تحقیق کاربرد مدل Gods در انتخاب محل دفن پسماند است. در واقع محل دفنی انتخاب شود که کمترین تاثیر از آلودگی آبخوان را داشته باشد. روشهای گردآوری این پژوهش، اسنادی(کتابخانهای)، میدانی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش از مدلGods جهت مکانیابی محل دفن پسماند روستایی استفاده شده است. باتوجه به نقشه آسیبپذیری آبخوان و با در نظرگرفتن میزان پتانسیل آلودگی -آبخوان در قسمتهای مختلف میتوان مکان مناسبی جهت دفن پسماند تعیین کرد. نتایج نشان میدهد با استفاده از مدل Gods در وضع موجود حدود % 6/1 درصد محدوده مورد مطالعه مجموعاً در وضعیت آسیبپذیری خیلیکم و قابل اغماض قرار گرفته که میتوان با در نظرگرفتن این نواحی مکانی مناسب جهت دفن پسماند تعیین کرد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
حمدالله سجاسی؛ یعقوب اسفرم؛ مهناز رهبری
چکیده
مدیریت روستایی از جنبه های مختلف همواره جای مطالعه و بررسی دارد. یکی از این جنبه ها که نقشی موثر در فرآیند توسعه و تقویت عملکرد مدیریت روستایی دارد بررسی و تحلیل نقش مدیریت محلی در کاهش آسیب پذیری کالبدی مناطق روستایی همسو با توسعه پایدار می باشد. از این رو هدف اصلی این پژوهش برسی جایگاه مدیریت محلی و حکمروایی خوب در کاهش آسیب پذیری ...
بیشتر
مدیریت روستایی از جنبه های مختلف همواره جای مطالعه و بررسی دارد. یکی از این جنبه ها که نقشی موثر در فرآیند توسعه و تقویت عملکرد مدیریت روستایی دارد بررسی و تحلیل نقش مدیریت محلی در کاهش آسیب پذیری کالبدی مناطق روستایی همسو با توسعه پایدار می باشد. از این رو هدف اصلی این پژوهش برسی جایگاه مدیریت محلی و حکمروایی خوب در کاهش آسیب پذیری کالبدی است. بدین منظور با استفاده از 9 شاخص حکمروایی خوب و 7 شاخص آسیب پذیری کالبدی که لازمه تحلیل نقش مدیریت محلی در کاهش آسیب پذیری کالبدی می باشد، با روش توصیفی- تحلیلی و با سنجش کمی داده ها و با بهره گیری از مدل TOPSIS ، آزمون T-TEST، آزمون پیرسون و رگرسیون چندگانه بررسی شده است. نتایج نشان دادکه محدوده مورد مطالعه به لجاظ حکمروایی و آسیب پذیری کالبدی وضعیت مناسبی ندارد. نتیجه پژوهش حاضر بر این نکته تاکید دارد که بین حکمروایی خوب روستایی و توسعه کالبدی رابطه مستقیم و شدید وجود دارد و با پایین بودن سطح مدیریت محلی و حکمروایی خوب روستایی سطح توسعه کالبدی نیز بهبود پایین خواهد بود. همچین آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که حکمروایی خوب در صورت عملی شدن می تواند بر بهبود شاخص های آسیب پذیری اثر گذار بوده و محیط پایداری را به لحاظ کالبدی فراهم آورد. آگاه ساختن جامعه روستایی از نظام فنی، تفویض اختیار و قدرت بیشتر به دهیاری ها، توانمندسازی و ظرفیت سازی مردم و نهادهای محلی در توسعه مساکن از پیشنهادهای کاربردی در این زمینه است