جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
هادی سیاسر؛ امیر سالاری
چکیده
در پی تشدید شدت و طول دوره خشکسالی در ایران و بروز مشکلات حاد کمآبی، مدیریت ریسک خشکسالی مخصوصأ در مناطق روستایی نمود دوچندانی یافته است. روشهای متنوعی از جمله زنجیره مارکوف جهت پیشبینی احتمال خشکسالی مورد استفاده قرار میگیرد. در این تحقیق به بررسی وضعیت خشکسالیهای مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان با توجه به دادههای ...
بیشتر
در پی تشدید شدت و طول دوره خشکسالی در ایران و بروز مشکلات حاد کمآبی، مدیریت ریسک خشکسالی مخصوصأ در مناطق روستایی نمود دوچندانی یافته است. روشهای متنوعی از جمله زنجیره مارکوف جهت پیشبینی احتمال خشکسالی مورد استفاده قرار میگیرد. در این تحقیق به بررسی وضعیت خشکسالیهای مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان با توجه به دادههای بارش ماهانه در سطح شش ایستگاه ایرانشهر، چابهار، خاش، زابل، زاهدان و سراوان و با استفاده از روش شاخص بارش استاندارد شده (SPI) در مقیاس های زمانی ۳، ۶، ۹، ۱۲، 24 و 48 ماهه پرداخته شد. نتایج نشان داد مناطق روستایی شهرستانهای زاهدان، چابهار، زابل، سراوان و خاش در بازه بلندمدت بهترتیب در 49/11، 14/35، 13/35، 62/11 و13/35 درصد از اوقات، گرفتار وضعیت خشک بوده و در2/77، 46/59، 17/62، 68/75 و46/59 درصد اوقات وضعیت نرمال و بهترتیب در 49/11، 40/5، 70/2، 70/2 و 41/5 درصد اوقات، شرایط مرطوب برقرار بود. نتایج همچنین نشان میدهد که به طور میانگین، احتمال تعادل دورههای خشک، مرطوب و نرمال در ایستگاههای استان بهترتیب 29، 5 و 66 درصد است، به عبارتی در بیشتر مواقع، منطقه از نظر اقلیمی در شرایط نرمال قرار دارد، در حالی که احتمال وقوع شرایط خشک تقریباً شش برابر شرایط مرطوب است. شدیدترین خشکسالی استان سیستان و بلوچستان در سال 1387 با مقدار شاخص SPI برابر با ۸/۲ - و شدیدترین ترسالی استان مربوط به سال 1374 با مقدار SPI برابر با ۰۸/۲ + اتفاق افتاده است. نتایج کلی نشان داد که تغییرات شاخص SPI دچار تداوم روند منفی بوده و ایجاد سامانه جامع مدیریت ریسک امری ضروری میباشد.