مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
لیلا مفاخری؛ افشین بهمنی؛ حامد قادرمرزی
چکیده
توسعه گردشگری روستایی مستلزم شناخت اولویت های گردشگران و تلاش برای ارتقاء و انطباق جاذبه ها و توانمندی های روستا با نیازهای بازدیدکنندگان می باشد تا از این طریق، اقدام به بازدید مجدد، معرفی و توصیه به بازدید توسط سایر گردشگران صورت پذیرد. هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تناسب اولویت های گردشگران با ادراک عینی آن ها از مقصد گردشگری است. ...
بیشتر
توسعه گردشگری روستایی مستلزم شناخت اولویت های گردشگران و تلاش برای ارتقاء و انطباق جاذبه ها و توانمندی های روستا با نیازهای بازدیدکنندگان می باشد تا از این طریق، اقدام به بازدید مجدد، معرفی و توصیه به بازدید توسط سایر گردشگران صورت پذیرد. هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تناسب اولویت های گردشگران با ادراک عینی آن ها از مقصد گردشگری است. جامعه آماری تحقیق، گردشگران روستاهای هدف گردشگری شهرستان طارم بوده و با توجه به اینکه تعداد گردشگران وارد شده به روستاها مشخص نیست، تعداد 100 نفر از گردشگران به عنوان نمونه انتخاب شدند. شیوه گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی بوده و تمرکز اصلی تحقیق بر یافته های میدانی است که از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. در پژوهش حاضر، اولویت های گردشگران در 4 بُعد کلیِ زیرساخت ها، جاذبه ها، بازاریابی و آموزش، 15 زیر بخش و 59 مولفه تعیین و مورد بحث قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین و فراوانی) و برای تحلیل استنباطی از دو تکنیک اهمیت-کیفیت(سروکوال ) و اهمیت- عملکرد استفاده شده که بر این مبنا، نتایج نشان می دهد محصولات و تولیدات عرضه شده، فرصت های گردشگری کشاورزی، امنیت روستا، فرصت های گردشگری طبیعی، خدمات و اقامتگاه، اولویت اصلی گردشگران بوده و علیرغم توان ها و قابلیت های توسعه گردشگری روستاهای هدف، به دلیل سطح انتظارات بالای گردشگران از توان های گردشگری روستایی، تفاوت میانگین اهمیت و کیفیت درک شده در چهار بُعد یاد شده منفی بوده به طوری که بعد آموزش با میانگین شکاف 12/1- بیشترین و بازاریابی با میانگین شکاف 24/0- کمترین اختلاف را داشته اند. بر اساس ماتریس IPA، سه بعد زیرساخت ها، جاذبه ها و بازاریابی در موقعیتِ استراتژیکِ مطلوبیت و بعد آموزشی دارای وضعیتِ فاقد مطلوبیت می باشد.
مقاله پژوهشی
توسعه روستایی
حجت وحدتی؛ مهرداد ناصرپور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری جهش تولید از قابلیت های نوین صنایع دستی مناطق روستایی با نقش واسطه توسعه بازارهای هدف در استان لرستان می باشد. تحقیق حاضر از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده خواهد کرد. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعهای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه کارشناسان، متخصصان و پژوهشگران حوزه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری جهش تولید از قابلیت های نوین صنایع دستی مناطق روستایی با نقش واسطه توسعه بازارهای هدف در استان لرستان می باشد. تحقیق حاضر از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده خواهد کرد. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعهای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه کارشناسان، متخصصان و پژوهشگران حوزه صنایع دستی در استان لرستان به تعداد 620 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 237 به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه محقق ساخته قابلیت های نوین صنایع دستی مناطق روستایی، جهش تولید و توسعه بازارهای هدف با32 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 82/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که جهش تولید از قابلیت های نوین صنایع دستی مناطق روستایی با نقش واسطه توسعه بازارهای هدف در استان لرستان تاثیر پذیرفته است و این امر به گونه ای بوده است که قابلیت های نوین صنایع دستی مناطق روستایی بر جهش تولید با ضریب تاثیر 0.16، قابلیت های نوین صنایع دستی مناطق روستایی بر توسعه بازارهای هدف با ضریب تاثیر 0.13، توسعه بازارهای هدف بر جهش تولید با ضریب تاثیر 0.36، اثرگذار بوده است.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری
مصطفی محمدی؛ سیّد محمّد میرتقیان رودسری؛ مریم نقوی
چکیده
رشد روزافزون مقاصد گردشگری روستایی و نیاز به رقابت و موفقیت، ضرورت ارزیابی مدیران از وفاداری گردشگران را دو چندان کرده است. پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن این موارد، به بررسی شکلگیری رضایت و وفاداری گردشگران روستایی مبتنی بر ادراکات آنها (کیفیت، تصویر، ارزش و تجربه) در روستای جواهرده رامسر پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران داخلی ...
بیشتر
رشد روزافزون مقاصد گردشگری روستایی و نیاز به رقابت و موفقیت، ضرورت ارزیابی مدیران از وفاداری گردشگران را دو چندان کرده است. پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن این موارد، به بررسی شکلگیری رضایت و وفاداری گردشگران روستایی مبتنی بر ادراکات آنها (کیفیت، تصویر، ارزش و تجربه) در روستای جواهرده رامسر پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران داخلی روستای جواهرده رامسر بودند. حجم نمونه 420 نفر برآورد شد و روش نمونهگیری غیرتصادفی دردسترس بود. از پرسشنامه الکترونیکی برای جمعآوری دادهها استفاده شد. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر کواریانس با استفاده از نرمافزارهای SPSS26 و LISREL 8.54 انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد که متغیرهای رضایت کلی، تجربه ادراکی، کیفیت ادراکی، ارزش ادراکی و تصویر ادراکی، به ترتیب، بیشترین تاثیر تا کمترین تاثیر را بر وفاداری گردشگران به مقصد روستایی جواهرده رامسر داشتهاند. همچنین آبوهوا و چشمانداز، از ویژگیهای منحصربهفرد تجربه مثبت و نیز زبالهپراکنی، تخریب و تنزل اصالت کالبد و معماری بناها و نبود یک سیستم ارائهی خدمات یکپارچه از تجارب ادراکی منفی گردشگران از روستای جواهرده بود. مبتنی بر این یافتهها، مهمترین پیشنهاد این است که شبکهی یکپارچهای از خدمات گردشگری (حملونقل، اقامت، تغذیه، جاذبهها، گشتها، سوغاتفروشی) و خدمات عمومی در جواهرده در قالب اپلیکیشن یا وبسایت تعاملی (Javaher) چندزبانه به منظور تسهیل در اطلاعرسانی گردشگران، رزرو و ارتباطات بازاریابی طراحی شود. به علاوه، در انتها، پیشنهادات کاربردی دیگری ارائه گردید.
مقاله پژوهشی
ترویج و آموزش کشاورزی
رستم فتحی؛ امیر عزیزپناه
چکیده
با توجه به محدودیتهای مختلف بهمنظور ارائهی آموزشهای حضوری به کشاورزان، استفاده از روشهایی که بتواند با حداقل زمان و هزینه، دستیابی به علوم جدید را ممکن سازد، بیش از پیش اهمیت دارد. یکی از این روشها استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است که بهطور قابلتوجهی در بخش کشاورزی نیز در حال گسترش میباشد. ازاینرو شناخت عوامل ...
بیشتر
با توجه به محدودیتهای مختلف بهمنظور ارائهی آموزشهای حضوری به کشاورزان، استفاده از روشهایی که بتواند با حداقل زمان و هزینه، دستیابی به علوم جدید را ممکن سازد، بیش از پیش اهمیت دارد. یکی از این روشها استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است که بهطور قابلتوجهی در بخش کشاورزی نیز در حال گسترش میباشد. ازاینرو شناخت عوامل موثر بر استفاده از این فناوریها ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر استفاده از این فناوریها در بین کشاورزان شمال خوزستان در سال 1399 بود. نمونهای به حجم 150 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و رگرسیون لجستیک استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیر سن بر استفاده از آموزشهای مبتنی بر فناوریهای اطلاعات و ارتباطات دارای اثر معنیدار کاهشی است و بهازای هر سال کاهش سن، این آموزشها 03/0 افزایش پیدا میکند. بهازای یک ساعت افزایش آموزشهای ترویجی، 04/0 واحد و بهازای افرایش هر واحد درآمد کشاورز، استفاده از آموزشها 14/0 افزایش پیدا میکند. اثر متغیرهای اندازه زمین و عضویت در تعاونیها، بر استفاده از آموزشهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات غیرمعنیدار بود. میزان حساسیت پیشگویی مدل رگرسیون، 8/75/0 و میزان تشخیصپذیری آن نیز 8/81/0 برآورد شد و بهطورکلی در 3/79/0 حالات، مدل برآورد شده بهدرستی دستهبندیها را پیشگویی نمود. با توجه به اثرگذاری بیشتر درآمد کشاورز بر استفاده از آموزشهای مبتنی بر ICT، پیشنهاد میشود هزینهی اینترنت برای بسترهای ارائهی آموزشهای کشاورزی مبتنی بر وب، تا حد امکان تعدیل گردد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
احمد حجاریان؛ محمد رضا نیلفروش
چکیده
مشاغل خانگی در مناطق روستایی در راستای ماندگاری آنها و عدم مهاجرت بسیار با اهمیت میباشد و بررسی آن میتواند در راستای اشتغال پایدار و به تبع آن توسعه پایدار ، با ارزش می باشد. این امر در مناطقی که دارای تعداد زیاد روستا با جمعیت زیاد و اغلب بدون درآمد ثابت میباشند، از جمله مناطق روستایی استان اصفهان، از اهمیت بسزایی برخوردار ...
بیشتر
مشاغل خانگی در مناطق روستایی در راستای ماندگاری آنها و عدم مهاجرت بسیار با اهمیت میباشد و بررسی آن میتواند در راستای اشتغال پایدار و به تبع آن توسعه پایدار ، با ارزش می باشد. این امر در مناطقی که دارای تعداد زیاد روستا با جمعیت زیاد و اغلب بدون درآمد ثابت میباشند، از جمله مناطق روستایی استان اصفهان، از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد.هدف از این مقاله تأثیر مشاغل خانگی بر ساختار اقتصادی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری میباشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – علی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ روستاییان شاغل در مشاغل خانگی استان اصفهان می باشد که بر طبق اعلام مرکز آمار ایران در آبان سال 1395 برابر با 296581 نفر بوده اند که از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه آماری استفاده شد که بر این اساس حجم نمونه برابر با 384 خانوار برآورد شد. در ادامه با استفاده از روش نمونهگیری احتمالی ، پرسشنامهها در بین 95 روستای استان اصفهان که به صورت تصادفی در سال 1398 انتخاب شده اند توزیع شد. نتایج نشان میدهد که اعتبار اندازه گیری شده هر پنج مدل اندازه گیری و نیز مدل پنج عاملی مرتبه دوم برای بررسی مشاغل خانگی قابل قبول میباشد. در نهایت رونق تولید (30/0)، افزایش سرمایه گذاری(18/0)، بهبود فضای کسب و کار(66/0) ، کاهش بدهی روستاییان(46/0) و کاهش مهاجرت (22/0) از بارهای عاملی را تبیین می نماید .
مقاله پژوهشی
توسعه روستایی
نسیبه حسینی؛ صادق اصغری لفمجامی
چکیده
توانمندسازی خانوارهای روستایی، یکی از مهمترین اهدافی است که در تمام برنامههای توسعه روستایی مدنظر قرار میگیرد. زیرا دستیابی به توسعه روستایی بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانپذیر نیست. لذا در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیتهای مطرح در توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستایی بخشهای مرکزی و زبرخان شهرستان ...
بیشتر
توانمندسازی خانوارهای روستایی، یکی از مهمترین اهدافی است که در تمام برنامههای توسعه روستایی مدنظر قرار میگیرد. زیرا دستیابی به توسعه روستایی بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانپذیر نیست. لذا در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیتهای مطرح در توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستایی بخشهای مرکزی و زبرخان شهرستان نیشابور مورد کنکاش قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسیهای میدانی بوده است. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامههای روستا و خانوار و تکمیل فرم مشاهدات میدانی گردآوری شده است. خانوارهای روستایی ساکن در محدوده مورد مطالعه (33041 خانوار)، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدهند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 373 نفر سرپرست خانوار تعیین گردیده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و با کمک نرمافزار Expert Choice و تحلیلهای آماری و فضایی تحقیق نیز با استفاده از نرمافزارهای SPSS و ArcGIS انجام شده است. یافتههای تحقیق گویای آن است که در 3/49 درصد از خانوارهای مورد مطالعه، سطح موانع و محدودیتهای مطرح در توانمندسازی اقتصادی، در حد زیاد یا خیلی زیاد میباشد. از طرف دیگر، نتایج حاصل از مقایسه میانگین سطح تاثیرگذاری عوامل مطرح در بروز یا تشدید موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستایی مورد مطالعه مؤید آن است که شاخصهای مرتبط با کمبود فرصتهای شغلی با ضریب 1733/0، پایین بودن درآمد و عدم اطمینان از ثبات آن با ضریب 1661/0 و ضعف منابع و نامناسب بودن روشهای تولید با ضریب 0501/0، به ترتیب تاثیرگذارترین عوامل در بروز یا تشدید موانع و محدودیتها به حساب میآیند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
محمدجواد صفایی؛ علی خدادادی؛ هادی نیازی
چکیده
نقاط شهری بعنوان مکانهای سرویس دهنده پیرامون خود، توسعه این فضاها را تحت تأثیر قرار دادهاند. لذا باید عملکردی مناسب و مؤثری در جهت توسعه سکونتگاههای پیرامون خود داشته باشند. بر مبنای این پیشفرض، مقالۀ حاضر ضمن تعیین عملکرد شهر نورآباد؛ به تحلیل تأثیر آن بر توسعه اقتصادی نواحی پیرامونی پرداخته است. این پژوهش از منظر هدف؛ کاربردی، ...
بیشتر
نقاط شهری بعنوان مکانهای سرویس دهنده پیرامون خود، توسعه این فضاها را تحت تأثیر قرار دادهاند. لذا باید عملکردی مناسب و مؤثری در جهت توسعه سکونتگاههای پیرامون خود داشته باشند. بر مبنای این پیشفرض، مقالۀ حاضر ضمن تعیین عملکرد شهر نورآباد؛ به تحلیل تأثیر آن بر توسعه اقتصادی نواحی پیرامونی پرداخته است. این پژوهش از منظر هدف؛ کاربردی، و به لحاظ ماهیت روش توصیفی تحلیلی محسوب میشود. بنابراین ابتدا به کمک روش ضریب مکانی(LQ) اقتصاد پایه منطقه سنجیده شد، سپس با استفاده از تکنیک تحلیلی MABAK تأثیر اقتصاد پایه بر میزان توسعۀ اقتصادی روستاها پیراشهری مورد سنجش قرار گرفت. نهایتاً به روش تکسونومی عددی با برنامه spss به شیوۀ طراحی پرسشنامه کارشناسان، سطح توسعۀ اقتصادی روستاهای مجاور شهر نورآباد دلفان رتبهبندی گردید. نتایج حاکی از آن است که بخش کشاورزی به عنوان بخش غالب اقتصاد ناحیه ارزیابی گردید. در بررسی شاخصهای اقتصادی مؤثر بر توسعۀ روستاها به طریق MABAK مشخص شد که شاخصهایی چون؛ دستیابی به شغل دوم با ضریب وزنی 399/3 و تغییر شغل با ضریب وزنی 193/3 در اولویت این روش قرار گرفتهاند. این فرایند ناشی از آن است که میزان توسعۀ اقتصادی مناطق در سطح پائینی قرار دارد. سرانجام در رتبهبندی انجام شده در تکنیک تکسونومی عددی، مشخص گردید که روستاهای خلیفهآباد(باوزن0.107)، زالیآباد(باوزن0.152)، چشمهخانی(با وزن0.212)، به ترتیب در رتبههای 1 تا 3 و مابقی روستاها در ردههای بعدی قرار دارند. لذا با توجه به اولویتهای به دست آمده، قرار گرفتن در مسیرهای اصلی ترد بین شهر نورآباد با شهرها و روستاهای دور و نزدیک باعث توسعۀ نسبی بعضی از مناطق شده، و اقتصاد پایه این شهر نقش چندانی در توسعۀ اقتصادی روستاهای پیراشهری نداشته است.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
امیر سالاری؛ مریم حیدرزاده؛ نسیم قشقایی زاده
چکیده
پایش مداوم کمیت و کیفیت منابع آب زیرزمینی با توجه به وابستگی مفرط اشتغال، درآمد، تولید و توسعه پایدار روستاها به این منابع مخصوصاَ در مناطق خشک و نیمهخشک ایران امری ضروری میباشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی در محدوده روستاهای بخش مرکزی شهرستان بندرلنگه استان هرمزگان انجام گردید. پس از برآورد کمی بیلان آب ...
بیشتر
پایش مداوم کمیت و کیفیت منابع آب زیرزمینی با توجه به وابستگی مفرط اشتغال، درآمد، تولید و توسعه پایدار روستاها به این منابع مخصوصاَ در مناطق خشک و نیمهخشک ایران امری ضروری میباشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی در محدوده روستاهای بخش مرکزی شهرستان بندرلنگه استان هرمزگان انجام گردید. پس از برآورد کمی بیلان آب زیرزمینی با احتساب کلیه مؤلفههای ورودی و خروجی آبخوان، نقشههای هیدروژئولوژیکی همعمق، همتراز و تغییرات سطح آب زیرزمینی بر اساس میانگین دادههای ماه حداقل در نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ورژن ۳/۱۰ محاسبه گردید. با پایش کمی منابع آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه در طول دورهی آماری ۱۳۹۶- ۱۳۸۱ و کیفی این منابع با استفاده از آمار کیفیت آب 35 حلقه چاه در طول دورهی آماری ۱۳۹۶- ۱۳۷۲ که توسط شرکت آب منطقهای ثبت شده بودند، منحنیهای همعمق، همتراز و کیفی آب زیرزمینی تهیه و ترسیم گردید. نتایج نشان داد بیلان آب زیرزمینی آبخوانهای پدللمزان، دژگان غربی و دژگان شرقی بهترتیب 94/5، 64/0 و 24/3 میلیون متر مکعب در سال و مقدار برداشت مجاز از آبخوانهای مذکور نیز بهترتیب 60/5، 64/0 و 64/0 میلیون متر مکعب در سال میباشد. افت سالانه 03/0-، 08/0- و 07/0- متری سطح آّب آبخوانهای پدللمزان و دژگان شرقی و غربی نشاندهنده شرایط مطلوب بیلان آبی آبخوان میباشد. نتایج کیفی حوزه نشان داد متوسط هدایتالکتریکی آبخوان پدللمزان از 6935 میکروزیمنس بر سانتیمتر در سال 1375 تا 5654 میکروزیمنس بر سانتیمتر در سال 1381 کاهش یافته است. در آبخوان دشت دژگان نیز مشخص گردید متوسط هدایت الکتریکی آبخوان از 7410 میکروزیمنس بر سانتیمتر در سال 1377 تا 10424 میکروزیمنس بر سانتیمتر در سال 1386 افزایش یافته است. کاهش مقدار هدایت الکتریکی در آبخوان پدللمزان و افزایش آن در حوزه دژگان ارتباط مستقیم و زیادی با نوسانات بارندگیهای حوزه مربوطه در این دوره دارد. نتیجه کلی این تحقیق این است که مدیریت یکپارچه منابع آب و اقدامات و برنامهریزیهای منطقهای صورت گرفته باعث حفظ تعادل نسبی بیلان آبی منطقه گردیده اما جهت جلوگیری از کاهش کیفیت منابع آبی با شوری بالای حوزه بایستی ممنوعیت بهرهبرداری بیشتر از منابع آبی حوزه همچنان برقرار باشد.