جامعه شناسی روستایی
هادی اعظمی؛ سید محمد حسین حسینی؛ وحید صادقی
چکیده
شهرستان ممسنی در گذرگاه تاریخ دستخوش تحولات سیاسی و اداری ژرفی بوده است. این تحولات در یک بستر ایلی و مبتنی بر شناسه-های فرهنگ عشیرهای به وقوع پیوسته است. از جمله سکونتگاههای ممسنی، گچگران است که محلِ زیست انسانِ گچگرانی به شمار میرود. کُنشگری سیاسی ساکنان این سکونتگاه نه تنها جدای از سایر سکونتگاههای ممسنی نیست، بلکه در یک ...
بیشتر
شهرستان ممسنی در گذرگاه تاریخ دستخوش تحولات سیاسی و اداری ژرفی بوده است. این تحولات در یک بستر ایلی و مبتنی بر شناسه-های فرهنگ عشیرهای به وقوع پیوسته است. از جمله سکونتگاههای ممسنی، گچگران است که محلِ زیست انسانِ گچگرانی به شمار میرود. کُنشگری سیاسی ساکنان این سکونتگاه نه تنها جدای از سایر سکونتگاههای ممسنی نیست، بلکه در یک بسترِ ایلی/عشیرهای شکل گرفته است. با این رهیافت این پرسش مطرح است که طایفهگرایی به عنوان یک پدیده تاریخی چه نقشی در مشارکت سیاسی و مدیریت محلی روستای گچگران از توابع بخش مرکزی شهرستان ممسنی دارد؟ به نظر میرسد فرهنگ طایفهای به واسطه نهادینهسازی الگوی سنتی قومی/خویشاوندی و تشدید هیجانِ ساکنان در مشارکت سیاسی و مدیریت محلی روستای گچگران نقش داشته است. روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. از جمله شاخصهای فرهنگ طایفهای به عنوان متغیر مستقل عبارتند از: عواطف محلی ـ طایفهای، وفاداری مکانی ـ زیستگاهی، خویشاوندگرایی، خواستهای محدود افراد و گروهها و رقابت مکانی/زادگاهی. از جمله شاخصهای مشارکت سیاسی در قامتِ متغیر وابسته عبارتند از: کارویژه نمایندگان، انتخابات مجلس شورای اسلامی، شورای حل اختلاف و شورای اسلامی روستا. در همین رابطه شاخص عملکرد دهیاری روستا در قامتِ متغیر وابسته دیگر برای مدیریت محلی در نظر گرفته شده است. دادهها به روش کتابخانهای/ اسنادی (آمار و ارقام) و میدانی (مشاهده و مصاحبه) گردآوری شدهاند. بروندادِ پژوهش نشان میدهد فرهنگ طایفهای به واسطه تولید تمایلات قومی/خویشاوندی و تشدید هیجان و عواطف، نقش موثری در افزایش مشارکت سیاسی ساکنان روستا در هنگامههای سیاسی نظیر هماوردیهای سیاسی در بستر تاریخ، انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی روستا داشته است. از طرفی گزینش مدیران محلی در انجمن ده، خانه انصاف و سپاه دانش بعد از اصلاحات ارضی و دهیاری پس از انقلاب اسلامی بر بنیاد ملاحظات خویشاوندی/طایفهای و نه بر پایه تخصص/شایسته-محوری بر ناکارآمدی مدیریت محلی در روستای گچگران دامن زده است.
جامعه شناسی روستایی
محسن ملکی؛ معصومه سادات حسینی نسب؛ محمد باقر مروتی
چکیده
منابعطبیعی، منبع اصلی درآمد بسیاری از روستاییان کشور است. متنوع بودن کنشگران ذینفع در بخش منابع طبیعی، منجر به ایجاد تضاد میشود. برای مدیریت بهینه منابعطبیعی، شناخت عوامل مؤثر در تضاد بین ذینفعان و ذیمدخلان بسیار مهم است. تحقیق حاضر در روستاهای جنوب استان اردبیل اجرا و مؤلفههای حقوقی، مدیریتی، بهرهبرداری و اجتماعی ...
بیشتر
منابعطبیعی، منبع اصلی درآمد بسیاری از روستاییان کشور است. متنوع بودن کنشگران ذینفع در بخش منابع طبیعی، منجر به ایجاد تضاد میشود. برای مدیریت بهینه منابعطبیعی، شناخت عوامل مؤثر در تضاد بین ذینفعان و ذیمدخلان بسیار مهم است. تحقیق حاضر در روستاهای جنوب استان اردبیل اجرا و مؤلفههای حقوقی، مدیریتی، بهرهبرداری و اجتماعی از منظر کارشناسان و روستاییان بهرهبردار از منابع طبیعی بررسی شد. جهت انجام تحقیق، تعداد 240 پرسشنامه در جامعه هدف تکمیل شد. روایی پرسشنامه 96/0 استخراج شد. برای مقایسه دیدگاه دو گروه، از آزمون ناپارامتری من-ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد، علاوه براینکه تمامی عوامل مؤثر مورد بررسی در بروز تضاد معنی دار بودند، بین عوامل موثر در بروز تضاد نیز دیدگاه روستاییان بهرهبردار و کارشناسان دولتی نیز تفاوت معنیدار وجود داشت. مهمترین مؤلفههای مؤثر در افزایش تضاد در این منطقه از دیدگاه بهرهبرداران، کمبود حمایت دولت از بهرهبردار، قطع درختان، سطح آگاهی مردم و از نظر کارشناسان کمبود قوانین، چرای زودرس و سطح آگاهی بهرهبرداران معرفی شد. زمین خواری، قاچاق چوب و شخم زیر اشکوب، توسط هر دو گروه، به عنوان عامل مؤثر قوی در تضاد معرفی نشد. از نظر مدیریتی نیز هر دو گروه، مؤثرترین روش کاهش تضاد را قرق جنگلها و مراتع اعلام کردهاند ولی لزوم مدیریت مشارکتی از نظر هر دو گروه، اولویت نداشت. حضور مؤثرتر کارشناسان منابعطبیعی در عرصه، شناخت پتانسیلهای معیشتی منطقه، تشویق و آموزش مردم به شناختن مشاغل جایگزین راهکار مناسبی در کاهش تضاد است.
جامعه شناسی روستایی
نازیلا جشان شهریاری؛ حمید جلالیان؛ احمد حاج علیزاده؛ سعید نصیری زارع
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر اجرای طرح توانافزایی جامعه محلی شهرستان قلعهگنج در استان کرمان بر توانمندسازی زنان در روستاهای دهستان سرخقلعه انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، تحلیلی- همبستگی است. جامعه آماری 975 نفر از زنان روستایی تحت پوشش این طرح در دهستان سرخقلعه بود که 138 نمونه براساس فرمول کوکران به دست ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر اجرای طرح توانافزایی جامعه محلی شهرستان قلعهگنج در استان کرمان بر توانمندسازی زنان در روستاهای دهستان سرخقلعه انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، تحلیلی- همبستگی است. جامعه آماری 975 نفر از زنان روستایی تحت پوشش این طرح در دهستان سرخقلعه بود که 138 نمونه براساس فرمول کوکران به دست آمد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. توزیع و انتخاب نمونهها نیز براساس نسبت آنها و به صورت تصادفی بود. برحسب نتایج پژوهش، اجرای این طرح در بُعد شخصیتی، موجب افزایش اعتماد به نفس، احساس استقلال، ارزشمندی و افزایش قدرت تصمیمگیری در زنان شده که در نتیجه، افزایش مشارکت آنان در انتخابات شوراها و مدیریت در روستای خود را به دنبال داشته است. در بُعد اجتماعی، موجب افزایش وجهه و منزلت اجتماعی، اعتبار ایدهها و نظرات نزد خانواده و اجتماع و همچنین تربیت صحیح فرزندان در خانواده شده است. اما در بُعد اقتصادی، این طرح تنها موجب ایجاد روحیه کارآفرینی در میان زنان شده و در بسیاری از متغیرهای اقتصادی مؤفقیت آمیز نبوده است. بنابراین، فراهمکردن شرایط به صورت تأمین منابع مالی، ایجاد صندوقهای قرضالحسنه و پسانداز و تنوعبخشی در فعالیتها و برنامههای آموزشی-مهارتی در بین زنان برای شروع فعالیتهای اقتصادی، میتواند موجب اشتغال، پسانداز و تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی در میان آنان گردد. همچنین با توجه به یافتههای دیگر پژوهش، میان متغیرهای سن، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل زنان، با توانمندسازی آنان رابطه معناداری وجود دارد.
جامعه شناسی روستایی
میلاد جودی دمیرچی؛ مژده ملکی؛ یوسف حجازی
چکیده
مشارکت زنان در فعالیتهای کشاورزی اهمیت بسیاری دارد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کانونی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در عملیات پس از برداشت محصولات کشاورزی در دشت مغان، به انجام رسید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه باغداران دشت مغان (1303N=) بود که با استفاده از فرمول کوکران 210 نفر از آنان بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای ...
بیشتر
مشارکت زنان در فعالیتهای کشاورزی اهمیت بسیاری دارد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کانونی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در عملیات پس از برداشت محصولات کشاورزی در دشت مغان، به انجام رسید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه باغداران دشت مغان (1303N=) بود که با استفاده از فرمول کوکران 210 نفر از آنان بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بهمنظور تعیین روایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان استفاده شد و همچنین پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (89/0) مورد تأیید قرار گرفت. متغیرهای وابسته تحقیق شامل حملونقل، انبار کردن، فرآوری، بستهبندی و بازاریابی بودند. عضویت در تعاونی تولید، شورای روستا، صندوق اعتبارات خرد و انجمن اولیا و مربیان نیز بهعنوان متغیرهای مستقل مدنظر قرار گرفتند. نتایج نشان داد، باغدارانی که در تعاونیهای تولید فعالیت میکردند، دارای مهارتهای بازاریابی کمتری بودند، درحالیکه باغداران عضو شورای روستا از مهارتهای بالاتر برخوردار بودند. با توجه به یافتههای تحقیق حاضر آموزش بیرونی (آموزشی همهجانبه اعضا و مدیران تعاونی توسط اداره تعاون، جهاد کشاورزی و سازمانهای ترویجی و ... در زمینه فروش و بازاریابی محصولات خود) و آموزش درونی (یادگیری متقابل اعضای تعاونیها و شوراهای روستایی از یکدیگر در زمینه بازاریابی و ...)، ایجاد ارتباطات شبکهای در سطح فردی (سرمایه اجتماعی) و در سطح نهادی (سرمایه سیاسی)، اتخاذ سیاستهای حمایتی از بخش تعاون و شورای روستا (بیمه محصولات، بازاریابی، اعتبارات) و ایجاد زیرساختها با دخالت صندوقهای خرد روستایی با حمایتهای دولتی پیشنهاد میگردد.
جامعه شناسی روستایی
موسی اعظمی؛ سعید هدایتی نیا
چکیده
امروزه پل ارتباطی میان دو مفهوم سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی مشهود است تا جائی که می توان اذعان داشت با ذخیره سازی سرمایه اجتماعی بیشتر می توان شرایطی را فراهم ساخت که به سطح بالایی از رفاه اجتماعی دست یافت. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایه اجتماعی بر رفاه اجتماعی در مناطق روستایی دهستان بالادربند از توابع بخش مرکزی ...
بیشتر
امروزه پل ارتباطی میان دو مفهوم سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی مشهود است تا جائی که می توان اذعان داشت با ذخیره سازی سرمایه اجتماعی بیشتر می توان شرایطی را فراهم ساخت که به سطح بالایی از رفاه اجتماعی دست یافت. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایه اجتماعی بر رفاه اجتماعی در مناطق روستایی دهستان بالادربند از توابع بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه میباشد. این پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه بهوسیلهی پانل کارشناسان و پایایی آن از طریق یک مطالعه راهنما خارج از نمونهی آماری تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش شامل سرپرستان خانوارهای روستایی بود که 160 نفر با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. بهمنظور بررسی آزمون فرضیات پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری با بهکارگیری نرمافزار LISRELver8.50 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی برازش متغیرهای نهفته پژوهش را بر مبنای شاخصهای برازش تأیید کرد. یافتهها نشان داد که مؤلفههای سرمایه اجتماعی از جمله اعتماد اجتماعی (28/0,γ=18/3t=)، انسجام اجتماعی (17/0,γ=00/2t=) و آگاهی و شناخت (44/0,γ=18/4t=) تبیین کننده 51 درصد از تغییرات پراکنش رفاه اجتماعی بودند. نتایج پژوهش، شامل دستاوردهای مناسبی برای متولیان و مدیران توسعه روستایی برای بهبود مؤلفههای سرمایه اجتماعی در نواحی روستایی است.
جامعه شناسی روستایی
صادق صالحی؛ فاطمه ابراهیم خانی
چکیده
طی چند دهه ی اخیر، مسائل آب به یکی از مسایل اساسی در محیط زیست ایران تبدیل شده است. در ایران علیرغم کمبود منابع آب، میزان مصرف آب فراتر از استانداردهای جهانی است و بیشترین اتلاف آن نیز در بخش کشاورزی صورت میگیرد. از جمله راهکارهای مناسب برای استفاده بهینه و موثرتر آب اتخاذ سیاستهای مقابلهای است. موفقیت اجرای سیاستهای ...
بیشتر
طی چند دهه ی اخیر، مسائل آب به یکی از مسایل اساسی در محیط زیست ایران تبدیل شده است. در ایران علیرغم کمبود منابع آب، میزان مصرف آب فراتر از استانداردهای جهانی است و بیشترین اتلاف آن نیز در بخش کشاورزی صورت میگیرد. از جمله راهکارهای مناسب برای استفاده بهینه و موثرتر آب اتخاذ سیاستهای مقابلهای است. موفقیت اجرای سیاستهای مقابلهای، بستگی به رفتار کشاورزان به عنوان عاملان و دست اندرکاران واقعی دارد. تحقیق حاضر به بررسی پیش زمینههای اجتماعی در سیاستهای حفاظت از آبهای زیرزمینی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش حقابهداران بخش جنوب مرکزی دشت قزوین را تشکیل میدهند که از میان آنها 120 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه محققساخته بود و میزان پایایی سوالات بیش از 60 درصد بهدست آمد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مشارکت در راهکارهای حفاظت از منابع آبهای زیرزمینی در کشاورزان مستلزم وجود زمینه اجتماعی است. این امر، به نوع تعامل درونگروهی و برونگروهی کشاورزان بستگی دارد. نتایج نشان میدهد که میان سرمایه اجتماعی و حمایت کشاورزان از سیاستهای حفاظت از منابع زیرزمینی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. در پایان و بر اساس نتایج این تحقیق، پیشنهادهایی برای حفاظت از منابع زیر زمینی ارائه شد.
جامعه شناسی روستایی
علی قاسمی اردهایی؛ رضا نوبخت؛ نیره رستمی
چکیده
توسعه پایدار روستایی از محورهای مورد توجه برنامهریزان روستایی است که یکی از ملزومات آن، وجود جوانان در مناطق روستایی است. بر این اساس، هدف اصلی مقاله شناخت عوامل فردی (شغل و مهارتهای شغلی) و زیرساختی (امکانات و زیرساختها) مؤثر در نگهداشت جوانان در مناطق روستایی است. با استفاده از روش پیمایش از 549 جوان 15 الی 30 ساله ساکن در 27 روستای ...
بیشتر
توسعه پایدار روستایی از محورهای مورد توجه برنامهریزان روستایی است که یکی از ملزومات آن، وجود جوانان در مناطق روستایی است. بر این اساس، هدف اصلی مقاله شناخت عوامل فردی (شغل و مهارتهای شغلی) و زیرساختی (امکانات و زیرساختها) مؤثر در نگهداشت جوانان در مناطق روستایی است. با استفاده از روش پیمایش از 549 جوان 15 الی 30 ساله ساکن در 27 روستای شهرستان اهر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای اطلاعات جمعآوری شده است. نتایج آزمونهای آماری دو متغیره و مدلسازی چند سطحی (HLM) نشان میدهد، جوانان روستایی تمایل چندانی برای ماندن در موقعیتهای روستایی ندارند. از عوامل فردی مؤثر در این عدم تعلق به روستاها میتوان به سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، ارتباط با خویشاوندان در شهر و نیز وضع اشتغال و نوع مهارت شغلی اشاره نمود. افرادی که از سرمایه انسانی بالاتری برخوردارند و در عین حال بیکار و دارای مهارتهای فنی و ساختمانی و غیرکشاورزی هستند، تمایل به ماندگاریشان در روستاها کمتر است. همچنین، جمعیت زیاد در روستا و وجود امکانات و تسهیلات رفاهی بیشتر در روستا بهعنوان عوامل زیرساختی، در کاهش تمایل جوانان به ترک روستا مؤثر است. با توجه و اهمیت قائل شدن به سرمایه انسانی نیروهای جوان روستایی و توسعه امکانات و تسهیلات رفاهی و مهارتهای کشاورزی جدید در نقاط روستایی کمجمعیت، میتوان گامهای اولیه را در ایجاد توسعه پایدار روستایی برداشت.
جامعه شناسی روستایی
حسین آگهی؛ اکرم بینائیان؛ صابر فتاحی
چکیده
امروزه زنان در بسیاری کشورهای جهان، به ویژه در برخی موارد، از دخالت در سیاست و نقشهای اجتماعی محروم شدهاند به طوری که هنوز زنان از جایگاه لازم در مشارکت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار نیستند. هدف مطالعه حاضر، بررسی موانع فردی و خانوادگی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در دهستان شیرز شهرستان هرسین بوده است. به لحاظ روششناسی، ...
بیشتر
امروزه زنان در بسیاری کشورهای جهان، به ویژه در برخی موارد، از دخالت در سیاست و نقشهای اجتماعی محروم شدهاند به طوری که هنوز زنان از جایگاه لازم در مشارکت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار نیستند. هدف مطالعه حاضر، بررسی موانع فردی و خانوادگی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در دهستان شیرز شهرستان هرسین بوده است. به لحاظ روششناسی، این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری، زنان بالای شش سال دهستان شیرز بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 333 نفر تعیین و با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج نشان داد که مشارکت سیاسی زنان مورد مطالعه در سطح متوسط و مشارکت اجتماعی آنها در سطح بالا قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که به ترتیب اهمیت، باور زنان به ناتوانی خود در انجام امور سیاسی، عدم توانایی در برقراری ارتباط با دیگران، مشکلات و ضعف جسمانی، حجم زیاد فعالیت زنان در داخل منزل، حجم زیاد فعالیت در بخش کشاورزی و دامداری، پذیرش مقام تحت سلطه، نداشتن تجربه در امور سیاسی و اداری و عدم تمایل زنان نسبت به مردان به مدیریت، موانع اصلی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان بودند.
جامعه شناسی روستایی
علی اصغر مهاجرانی؛ منصور حقیقتیان؛ مهدی یوسف نیا
چکیده
تحت تأثیر تبدیل روستا به شهر، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی سبک زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی را دچار تغییر و دگرگونی میکنند. سبک زندگی در نحوه گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل جلوهگر میشود. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر راهبرد تبدیل روستا به شهر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای ...
بیشتر
تحت تأثیر تبدیل روستا به شهر، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی سبک زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی را دچار تغییر و دگرگونی میکنند. سبک زندگی در نحوه گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل جلوهگر میشود. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر راهبرد تبدیل روستا به شهر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستانهای خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجامشده است. طبق اطلاعات موجود در فاصله سالهای 83-1381سه نقطه روستایی به نامهای نشتیفان، سلامی و جنگل در شهرستانهای مورد مطالعه به شهر تبدیل شدهاند. این تحقیق در سال 1394 با استفاده از نمونهگیری سهمیهای بین 337 نفر از ساکنان این روستاها انجامشده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج مطالعه نشان داد بیشترین تغییر سبک زندگی در شهرهای نشتیفان و سلامی متأثر از عوامل فرهنگی و در شهر جنگل ناشی از عوامل اقتصادی بودهاند. همچنین طبق آزمون فرضیه تحقیق، بین مشارکت اجتماعی، سازمانهای سیاسی و اداری، شبکه راهها و وسایل ارتباطی، روحیه فردگرایی، هویت طبقاتی و روابط غیرمستقیم و ثانویه بهعنوان عوامل اجتماعی، امکانات فرهنگی و آموزشی، مصرف رسانهای و سرمایه فرهنگی بهعنوان عوامل فرهنگی، مصرفگرایی و همچنین ایجاد مراکز خرید، تمایل به منافع سوداگرانه، کمرنگ شدن حمایتهای مشترک و سطح رفاه اقتصادی بهعنوان عوامل اقتصادی و سبک زندگی افراد ارتباط معناداری وجود دارد. پیشنهاد میشود با توجه به اینکه روستاهای تبدیل شده به شهر هنوز در مرحله گذار به سمت سبک زندگی مدرن هستند، بنابراین میبایست معایب و آثار زیانبار این سبک زندگی در حوزههای فردی و اجتماعی، به نحو صحیح و اثربخش اطلاعرسانی گردد.
جامعه شناسی روستایی
ایمان حقیان؛ غلام علی حشمتی؛ حسین بارانی؛ جمشید قربانی؛ قدرت اله حیدری
چکیده
بقای جوامع روستایی و عشایری از دیرباز در ایران وابسته به مراتع بوده است. تنوع اقلیمی، قومی و قبیلهای موجب شده تا نظام دامداری سنتی متکی به مراتع در مناطق مختلف ایران دارای تقویم کاری و روشهای مختلف دامداری باشد. در این مطالعه به بررسی تقویم کاری و بازدهی مالی دامداری سنتی در مراتع منطقه بلده نور (بخشی از مراتع البرز مرکزی) ...
بیشتر
بقای جوامع روستایی و عشایری از دیرباز در ایران وابسته به مراتع بوده است. تنوع اقلیمی، قومی و قبیلهای موجب شده تا نظام دامداری سنتی متکی به مراتع در مناطق مختلف ایران دارای تقویم کاری و روشهای مختلف دامداری باشد. در این مطالعه به بررسی تقویم کاری و بازدهی مالی دامداری سنتی در مراتع منطقه بلده نور (بخشی از مراتع البرز مرکزی) پرداختهشده است. در این مطالعه پس از ارزیابی اولیه منطقه، سه دامدار (در روستاهای دویلات، چل و بلده) که معرف نظام دامداری منطقه بودند شناساییشده و پایش فعالیتهای دامداری و بررسی عملکرد مالی آنها در بازهای یکساله انجام شد. نمونهبرداری از نیمه دوم فروردین 1391 آغاز و تا فروردین 1392 ادامه داشته است. در طول دوره بررسی، محقق در فواصل زمانی 15 روزه در عرصه مراتع حضور داشته و تمام جزئیات فعالیتهای دام و دامداری را ثبت نموده است. نتایج نشان داد تقویمکاری نظام دامداری سنتی منطقه دارای پنج دورهکاری با فعالیتهای متفاوت دامداری در طول یک سال است. در مورد میزان بازدهی مالی دامداری سنتی، تمامی هزینهها و درآمدها در طول سال محاسبه گردید. نتایج در این بخش نشان داد با در نظر گرفتن ارزش مالی برهها، سود خالص روزانه دامداری در دویلات 70746 تومان، در چل 69640 تومان و در بلده 81422 تومان برآورد گردید. در نهایت آنچه در این تحقیق مدنظر بوده شناخت بیشتر دامداری سنتی در جوامع روستایی جهت بالا بردن بازدهی دامداری و حفظ نیروی فعال در جوامع روستایی و جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهر است.
جامعه شناسی روستایی
فریبا فرهادی؛ محمد صادق ابراهیمی
چکیده
این پژوهش باهدف بررسی میزان آگاهی و استفادهی زنان روستایی از خدمات دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش شامل 5018 زنان روستایی باسواد و بالای 15 سال در 16 روستای دارای دفاترفناوری اطلاعات و ارتباطات شهرستان شهرضا بود که با استفاده از فرمول کوکران، 190 زن روستایی بهعنوان نمونهی آماری انتخاب و ...
بیشتر
این پژوهش باهدف بررسی میزان آگاهی و استفادهی زنان روستایی از خدمات دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش شامل 5018 زنان روستایی باسواد و بالای 15 سال در 16 روستای دارای دفاترفناوری اطلاعات و ارتباطات شهرستان شهرضا بود که با استفاده از فرمول کوکران، 190 زن روستایی بهعنوان نمونهی آماری انتخاب و پرسشنامه به روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب بهصورت تصادفی در روستاها توزیع گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد بیشترین میزان آگاهی از خدمات بهترتیب اولویت، آگاهی از خدمات پایه، خدمات اجتماعی، خدمات آموزشی، خدمات اطلاعرسانی و خدمات اقتصادی است و بیشترین میزان مراجعه به این دفاتر، به ترتیب برای دریافت خدمات پایه، خدمات اطلاعرسانی، خدمات اجتماعی، خدمات آموزشی و خدمات اقتصادی میباشد. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد تفاوت معنیداری در سطح یک درصد بین آگاهی زنان روستایی از پنج گروه خدماتی مذکور وجود دارد بهطوریکه بیشترین میزان آگاهی آنان از خدمات پایه و کمترین آگاهی آنان از خدمات اقتصادی میباشد. همچنین بین مراجعه زنان روستایی به دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطاتجهت دریافت پنج گروه خدماتی مذکور در سطح یک درصد تفاوت معنیدار وجود دارد بهطوریکه بیشترین میزان مراجعه جهت دریافت خدمات پایه است.
جامعه شناسی روستایی
ابوذر پرهیزکاری؛ محمدمهدی مظفری؛ رویا پرهیزکاری
چکیده
هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت توزیع درآمد و رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی منطقه الموت استان قزوین است. این تحقیق از نوع کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری در آن شامل کلیه خانوارهای روستایی منطقه الموت است. دادههای موردنیاز مربوط به سال 92-1391 بوده که با تکمیل پرسشنامه از 328 خانوار نمونه جمعآوری شد. خانوارهای نمونه ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت توزیع درآمد و رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی منطقه الموت استان قزوین است. این تحقیق از نوع کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری در آن شامل کلیه خانوارهای روستایی منطقه الموت است. دادههای موردنیاز مربوط به سال 92-1391 بوده که با تکمیل پرسشنامه از 328 خانوار نمونه جمعآوری شد. خانوارهای نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده و فرمول کوکران انتخاب شدند. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامههای تنظیمی از روش آلفای کرونباخ، برای اندازهگیری نابرابری توزیع درآمد از ضریب جینی، برای محاسبه رفاه اجتماعی از شاخص سن و برای تعیین معنیداری نابرابری توزیع درآمد از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. تحلیل آماری در محیط نرمافزاری SPSS صورت گرفت. مقدار ضریب جینی برای مناطق رودبارالموت شرقی، رجاییدشت و رودبارالموت غربی به ترتیب 52/0، 44/0 و 39/0 برآورد شد. نتایج نشان داد میدهد که توزیع درآمد خانوارهای روستایی در منطقه رودبار الموت شرقی نسبت به دیگر مناطق ناپایدارتر است. نتایج آزمون کروسکال-والیس نیز نابرابری توزیع درآمد را در منطقه الموت نشان میدهد. افزون بر این، نتایج حاکی از آن است که سهم درآمد حاصل از فعالیتهای باغداری مهمترین عامل نابرابری توزیع درآمد در منطقه الموت است. نتایج حاصل از شاخص سن نیز نشان داد که خانوارهای روستایی منطقه رودبار الموت غربی از بیشترین سطح رفاه اجتماعی برخوردار هستند. با توجه به نتایج بهدست آمده، برای توزیع پایدار درآمد و انتقال آن از بخش باغداری به سایر بخشها، سرمایهگذاری کافی در امر آموزش، هماهنگی فعالیتهای بازتوزیعی دستگاههای اجرایی، فراهم نمودن زمینه برای جذب گردشگر، ارائه تسهیلات به نسل جوان برای جذب در بخش زراعی و ایجاد شغل دوم در صنعت و خدمات برای کشاورزان منطقه الموت پیشنهاد میشود.