اقتصاد کشاورزی
زهرا غفاری مقدم؛ ابراهیم مرادی؛ محمود هاشمی تبار؛ علی سردار شهرکی
چکیده
بحرانی بودن وضعیت منابع آبی مناطق خشک و نیمه خشک ایران بهخصوص منطقه سیستان، روند توسعه پایدار در این منطقه با مشکل جدی مواجه نموده است. عدم توجه کافی به مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوههای نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی دست نیافتن به توسه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه سعی شده است تا با مدیریت ...
بیشتر
بحرانی بودن وضعیت منابع آبی مناطق خشک و نیمه خشک ایران بهخصوص منطقه سیستان، روند توسعه پایدار در این منطقه با مشکل جدی مواجه نموده است. عدم توجه کافی به مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوههای نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی دست نیافتن به توسه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه سعی شده است تا با مدیریت بهینه آب رودخانه هیرمند در بخش کشاورزی کمکی جهت توسعه بخش کشاورزی و روستایی مناطق سیستان انجام شود. که برای این منظور از تئوری بازیها، جهت تخصیص آب، بین اراضی کشاورزی مناطق روستایی سیستان در سال 1398-1399 استفاده شده است. جهت اجرای بازی از الگوریتم فراابتکاری استفاده شد که ترکیبی از الگوریتم ژنتیک پویا و روش برنامهریزی فازی میباشد. نتایج نشان داد استفاده از مدل پیشنهادی میتواند منجر به تخصیص کارا و عادلانه آب بین مناطق تحت آبیاری و محصولات مختلف شود به طوریکه حداکثر سود از این تخصیص حاصل خواهد شد و با افزایش راندمان آبیاری از 35 به 50 و 70 درصد مقدار سود کل از 314810 به 544390 و 896050 میلیون ریال به ترتیب افزایش مییابد. با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاد میشود محصولات پربازده مانند پیاز و خربزه جایگزین محصولاتی با بازدهی پایینتر مانند گندم و جو شود. و همچنین با توجه به بحران آبی منطقه سیستان، از نتایج مدلسازی بازی استاکلبرگ در این مطالعه میتوان برای تخصیص بهینه آب در منطقه سیستان استفاده نمود.
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
حسنعلی جهانتیغ؛ علی اکبر عنابستانی؛ محمود رضا میرلطفی؛ امیدعلی خوارزمی
چکیده
در بازۀ زمانی کنونی، رهیافت روستای خلاق به عنوان دیدگاهی نو در زمینۀ توسعۀ روستایی تلاش دارد تا بستر زندگی با کیفیت و خلاقانه را در مناطق روستایی مهیا سازد. بنابراین هدف مطالعۀ حاضر استخراج شاخصهای روستای خلاق در سکونتگاههای روستایی منطقۀ سیستان و شناسایی پیشرانهای کلیدی مؤثر برای گسترش زمینههای خلاقیت روستاییان است. برای ...
بیشتر
در بازۀ زمانی کنونی، رهیافت روستای خلاق به عنوان دیدگاهی نو در زمینۀ توسعۀ روستایی تلاش دارد تا بستر زندگی با کیفیت و خلاقانه را در مناطق روستایی مهیا سازد. بنابراین هدف مطالعۀ حاضر استخراج شاخصهای روستای خلاق در سکونتگاههای روستایی منطقۀ سیستان و شناسایی پیشرانهای کلیدی مؤثر برای گسترش زمینههای خلاقیت روستاییان است. برای این منظور از روش تحلیل اثرات متقاطع استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه دلفی و با استفاده از نظر متخصصان استخراج گردید و پیشرانهای کلیدی اثرگذار بر خلاقیت روستاییان شناسایی گردید. نمونۀ مورد مطالعۀ شامل 29 نفر از کارشناسان در منطقه سیستان میباشند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که در مجموع تعداد 6 مؤلفه (انعطافپذری، ابتکار، ترویج و آموزش، خطرپذیری، رهبری و مشارکت) با 69 شاخص در شکلگیری روستای خلاق اثرگذارند که در این بین 18 شاخص به عنوان پیشرانهای کلیدی انتخاب شدند. از بین 18 پیشران، تعداد 6 پیشران بیشترین اثرگذاری و کمترین اثرپذیری را داشتند که شامل "ورود اهالی روستا به فعالیتهای جدید و نوآورانه (با اثرگذاری 32)"، "میزان توانایی مدیران محلی برای هدایت روستا در راستای توسعۀ روستای خلاق (با اثرگذاری 26)"، " استقبال و پذیرش خلاقیت توسط ساکنین محلی روستا در منطقه (با اثرگذاری 23)"، "توسعه ایدههای خلاقانه جهت بهبود مشارکت مردمی (با اثرگذاری 23)"، " اعتماد به افراد تحصیلکرده در تصمیمگیریها و مدیریت (با اثرگذاری 21)" و " آموزش و انگیزه بخشی به کارآفرینان در محیطهای روستایی (با اثرگذاری 21)" میباشند. بنابراین رهیافت روستای خلّاق به عنوان یک رویکرد مفید و کارامد برای رفع موانع توسعه در سکونتگاههای روستایی پیشنهاد میگردد.
توسعه روستایی
عباس نوروزی؛ همایون فرهادیان؛ مینا حسینیان
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان توانمندهای اقتصادی، اجتماعی، روان شناختی و خانوادگی زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد منطقه سیستان در سال 1396 انجام شد. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامهای محقق ساخته بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق، زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد بخش سیستان با تعداد 318 نفر ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان توانمندهای اقتصادی، اجتماعی، روان شناختی و خانوادگی زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد منطقه سیستان در سال 1396 انجام شد. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامهای محقق ساخته بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق، زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد بخش سیستان با تعداد 318 نفر بودند و بر اساس جدول مورگان،170 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد کمترین توانمندی افراد مورد مطالعه از بعد خانوادگی و بیشترین توانمندی ایشان از بعد روان شناختی می باشد. علاوه بر این، توانمندی اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی، خانوادگی و توانمندی کل افراد مورد مطالعه که سرپرست خانوار بودند به صورت معنی داری بیشتر از همتایان غیر سرپرست خانوار خود بود. ضمن آن که بین توانمندی اقتصادی، روان شناختی و کل زنان مورد مطالعه و دفعات دریافت وام از صندوق همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین، متغیرهای تعداد دفعات دریافت وام و میزان درآمد 2/31 درصد از تغییرات توانمندی کل افراد مورد مطالعه را تبیین کردند. تشویق زنان به دریافت وام جهت رونق کسب و کار از پیشنهادهای این تحقیق می باشد.