جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری
بهرام ایمانی؛ امید حمید ننه کران
چکیده
یکی از مهمترین بحثها در خصوص توسعه گردشگری، برنامهریزی برای آینده و در واقع آینده پژوهی است. بنابراین، این پژوهش قصد دارد مهمترین پیشرانهای مؤثر در گردشگری روستاهای نیر را شناسایی نموده و سپس با ارائه راهکارها و استراتژیها توسعه گردشگری این شهر را برای آینده تدوین نماید. این پژوهش در سال 1400 انجام شده و بر اساس هدف کاربردی و ...
بیشتر
یکی از مهمترین بحثها در خصوص توسعه گردشگری، برنامهریزی برای آینده و در واقع آینده پژوهی است. بنابراین، این پژوهش قصد دارد مهمترین پیشرانهای مؤثر در گردشگری روستاهای نیر را شناسایی نموده و سپس با ارائه راهکارها و استراتژیها توسعه گردشگری این شهر را برای آینده تدوین نماید. این پژوهش در سال 1400 انجام شده و بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، با توجه به ماهیت مطالعه تحقیق به دو صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. دادههای کیفی با پرسشنامه باز و بررسی اسناد صورت گرفت. دادههای کمی به صورت عددی و از طریق وزندهی پرسشنامه دلفی تهیه شد. به شکلی که ابتدا شاخصها در ابعاد مختلف گردآوری و سپس در اختیار متخصصین و کارشناسان قرار داده شد. برای شناسایی متغیرهای پیشران و کلیدی از مدل تأثیرات متقابل در قالب نرمافزار میک مک استفاده شده است. در مرحله بعد پس از شناسایی عوامل کلیدی از 30 نفر از متخصصین درخواست گردید، در چارچوب ماتریس تأثیرات متقابل، بر اساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری به شاخصها امتیاز صفر تا سه اختصاص دهند. نتایج نشان داد شش متغیر در جایگاه مستقل، دو متغیر به عنوان ورودی، دو متغیر وابسته و دو متغیر نیز در جایگاه دوجهی قرار داشتند. همچنین عامل گردشگری برنامهریزی شده در روستاها که میزان اثرگذاری مستقیم آن 24 بدست آمد، به عنوان عامل ورودی با بالاترین قدرت تعیین کنندگی در جایگاه نخست، پیشرانهای کلیدی برای توسعه گردشگری روستاهای شهرستان نیر از دیدگاه هیات خبرگان است. همچنین حفظ محیط زیست، امکانات اقامتی و امکانات بهداشتی روستا با میزان اثرگذاری 17 در جایگاه دوم قرار داشتند. در این راستا پیشنهاد میگردد، با توجه به توانها و پتانسیلهای منطقه مورد نظر، برنامهای مدون جهت توسعه گردشگری روستایی تدوین گردد. به گونهای که توسعه صنعت گردشگری در نواحی روستایی مورد مطالعه به عنوان یک استراتژی جدید توسط جوامع محلی، عوامل سیاسی و برنامهریزان است که به عنوان عوامل مهم اصلاح مناطق روستایی به شمار میآیند و میتواند نقش عمدهای در توسعه این نواحی داشته باشد.
بهرام ایمانی؛ بهروز فتحی
چکیده
انتخاب دهیار به عنوان مدیریت نوین روستایی را میتوان به عنوان نقطهی عطفی در تاریخ مدیریت روستایی به شمار آورد. دهیاریها از بدو تشکیل تاکنون با استفاده از همیاری و مشارکت مردم و کمکهای دولتی به منظور رفع نیازمندیهای عمومی، بهبود و نظافت محیط، حفظ و نگهداری و بهرهبرداری از زیر ساختها و غیره اقدام کردهاند. هدف از پژوهش حاضر، ...
بیشتر
انتخاب دهیار به عنوان مدیریت نوین روستایی را میتوان به عنوان نقطهی عطفی در تاریخ مدیریت روستایی به شمار آورد. دهیاریها از بدو تشکیل تاکنون با استفاده از همیاری و مشارکت مردم و کمکهای دولتی به منظور رفع نیازمندیهای عمومی، بهبود و نظافت محیط، حفظ و نگهداری و بهرهبرداری از زیر ساختها و غیره اقدام کردهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارکرد دهیاریها در چهارچوب حکمروایی شایسته از دیدگاه ساکنان روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش 34 روستای دارای دهیاری با جمعیت 28199و 8151 خانوار است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 367 نفر برآورد گردید. پراکندگی تعداد نمونهها در روستاها متناسب با جمعیت آنها توزیع گردید و انتخاب نمونهها در روستاها به صورت تصادفی سیستماتیک بودهاست. به منظور ارزیابی عملکرد دهیاران از هشت شاخص حکمروایی خوب(مشارکت، قانونمندی، پاسخگویی، مسئولیتپذیری، عدالت محوری، توافق جمعی، شفافیت، کارآیی و اثربخشی) در قالب 60گویه استفاده گردید. پرسشنامه با پرسشهای بسته در قالب طیف پنج گزینهای لیکرت طراحی گردید. روایی صوری پرسشنامه به وسیله پانل اساتید متخصص تأیید قرار گرفت. میزان پایایی کل پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 784/0 بدست آمد. نتایج آزمون t تک نمونهای با میانگین 07/2 نشان داد حکمروایی شایسته روستاهای بخش مرکزی اردبیل پایینتر از حد متوسط است. نتایج نشان میدهد که کارکرد دهیاریها بر اساس حکمروایی شایسته از دیدگاه ساکنین روستاهای بخش مرکزی اردبیل کمتر از حد متوسط ارزیابی میشود و در شرایط مطلوبی نیست.
ترویج و آموزش کشاورزی
بهرام ایمانی؛ سهیلا باختر؛ سعید جعفری
چکیده
کشاورزی ارگانیک یک سامانه مدیریت تولیدی جامعنگر است که موجب بهبود سلامت کشتبوم از طریق حفظ و تقویت تنوع زیستی، چرخههای زیستی و فعالیت زیستی خاک میشود، اما بر سر راه این سامانه موانع و مشکلات فراوانی قرار دارد. از اینرو شناسایی عوامل بازدارنده و پیشبرنده از دیدگاه روستاییان امری ضروری است. بنابراین هدف تحقیق حاضر ارزیابی ...
بیشتر
کشاورزی ارگانیک یک سامانه مدیریت تولیدی جامعنگر است که موجب بهبود سلامت کشتبوم از طریق حفظ و تقویت تنوع زیستی، چرخههای زیستی و فعالیت زیستی خاک میشود، اما بر سر راه این سامانه موانع و مشکلات فراوانی قرار دارد. از اینرو شناسایی عوامل بازدارنده و پیشبرنده از دیدگاه روستاییان امری ضروری است. بنابراین هدف تحقیق حاضر ارزیابی دیدگاه جوامع روستایی در رابطه با عوامل بازدارنده و پیشبرنده کشاورزی ارگانیک است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 64 روستایی بالای 20 خانوار بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 50039 نفر بودهاست. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 356 نفر برآورد گردید که برحسب تعداد جمعیت موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روشهای کتابخانهای و میدانی استفاده گردید. شاخصهای درنظر گرفتهشده برای تنظیم پرسشنامه در چهار زمینه اقتصادی، فنی و اطلاعاتی، مدیریتی و اجتماعی در دو بعد بازدارنده و پیشبرنده در قالب 42 متغیر تنظیم گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای spss19 و lisrel بهره گرفته شد. براساس نتایج حاصله، در بین عوامل بازدارنده کشاورزی ارگانیک عامل اجتماعی، دارای بیشترین میزان بازدارندگی و عوامل اقتصادی دارای کمترین میزان بود. در بین عوامل پیشبرنده نیز عوامل فنی و اطلاعاتی بیشترین تأثیر را بر پیشبرد کشاورزی ارگانیک داشته است و عوامل اقتصادی کمترین تأثیر را بر پیشبرندگی کشاورزی ارگانیک دارا بوده است.