جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
حسن گیاهی؛ خدیجه بوزرجمهری؛ علی اکبر عنابستانی؛ مهدی کرمانی
چکیده
در بازهی زمانی کنونی، صنایعدستی روستایی به دلیل ماهیت اقتصادی با مفاهیم توسعه اقتصادی مرتبط میباشد که میتواند با پیامهای اجتماعی، فرهنگی و قومی، هویت روستاییان را بیشتر و بهتر به مشتریان منتقل کند. بنابراین هدف پژوهش شناسایی اثرات صنایعدستی در سکونتگاههای روستایی شهرستآنهای تربت جام – تایباد است. با توجه به موضوع ...
بیشتر
در بازهی زمانی کنونی، صنایعدستی روستایی به دلیل ماهیت اقتصادی با مفاهیم توسعه اقتصادی مرتبط میباشد که میتواند با پیامهای اجتماعی، فرهنگی و قومی، هویت روستاییان را بیشتر و بهتر به مشتریان منتقل کند. بنابراین هدف پژوهش شناسایی اثرات صنایعدستی در سکونتگاههای روستایی شهرستآنهای تربت جام – تایباد است. با توجه به موضوع پژوهش، نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جامعۀ آماری شامل دو گروه کارشناسان و 239 تولیدکنندهی صنایعدستی در 15 روستای شهرستآنهای تربتجام – تایباد میباشد که به شیوه تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. شیوه گردآوری دادهها شامل روشهای کتابخآنهای و میدانی با ابزار پرسشنامه است. روش تحلیل دادهها با استفاده از آزمون T تک نمونهای در نرمافزار SPSS و مدل AHP انجام شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در تمامی متغیرهای تحقیق (اقتصادی، 40/3، اجتماعی، 37/3، گردشگری، 26/3، زیستمحیطی، 07/3) میانگین شناسایی شده بالاتر از میانهی نظری (3) است، از این رو رونق صنایعدستی نقش مؤثر و مفیدی در توسعه روستایی منطقه (نسبت به موقعیت و وضعیت اقتصادی و غیره کلی آن) ایفا میکند. همچنین نتایج حاصل از روش (AHP) در بین متغیرهای مورد بررسی نشان میدهد، مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی به ترتیب با وزنهای 574/0، 167/0 درصد، مهمترین عوامل مؤثر بر توسعه روستایی میباشند و مؤلفههای گردشگری و زیستمحیطی به ترتیب با وزنهای 159/0 و 098/0 از اهمیت کمتری نسبت به سایر عوامل دارند. بنابراین توجه ویژه به رونق صنایعدستی به عنوان رویکردی خلاق و نوین در توسعه روستایی برای سایر سکونتگاههای روستایی پیشنهاد میگردد.
جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
زری افشار؛ مریم قاسمی؛ خدیجه بوزرجمهری
چکیده
یکی از عوامل مهمی که باعث عدم تحقق اهداف توسعه کشاورزی و افزایش تولید و درآمد کشاورزان در کشورهای درحالتوسعه میشود، نارسایی سیستم بازاریابی محصولات کشاورزی است. بر این اساس مطالعه حاضر به شناسایی و اولویتبندی راهبردهای مطلوب بازاریابی گیاهان دارویی از دیدگاه کشاورزان میپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و مطالعه در سال ...
بیشتر
یکی از عوامل مهمی که باعث عدم تحقق اهداف توسعه کشاورزی و افزایش تولید و درآمد کشاورزان در کشورهای درحالتوسعه میشود، نارسایی سیستم بازاریابی محصولات کشاورزی است. بر این اساس مطالعه حاضر به شناسایی و اولویتبندی راهبردهای مطلوب بازاریابی گیاهان دارویی از دیدگاه کشاورزان میپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و مطالعه در سال 1398 در شهرستان چناران انجام شدهاست. واحد تحلیل کشاورزان تولیدکننده گیاهان دارویی و خبرگان روستایی بودهاست. در این مطالعه از دو ابزار برنامهریزی و مدیریت استراتژیک یعنی SWOT و QSPM استفاده شد. براساس مطالعات میدانی و اسنادی، 14 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 24 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنای پیشروی بازاریابی گیاهان دارویی شناسایی گردید. با توجه به امتیاز نهایی در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی 12/2و در ماتریس ارزیابی عوامل خارجی 725/1 ، استراتژیهای «تدافعی» (حداقل-حداقل) مطلوب تشخیص دادهشد. ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی در بین 11 راهبرد تدافعی شناساییشده، راهبرد «اصلاح نظام بازاریابی گیاهان دارویی در کشور» از طریق شناسایی بازارهای هدف بهمنظور حضور مؤثر در تجارت بینالمللی گیاهان دارویی، تعیین کد قابل ردیابی برروی محمولههای صادراتی گیاهان دارویی کشور، ایجاد شرکتهای تخصصی صادرات گیاهان دارویی تعیین درجات و استانداردها به عنوان راهبرد کانونی در اولویت قرارگرفت. بدیهی است اتخاذ سیاستها و راهبردهای مناسب و مبتنی بر شناخت واقعگرایانه از وضعیت موجود، میتواند ضمن استفاده بهینه از منابع موجود (آب و خاک) و تأمین نیاز داخلی به افزایش سهم ایران در تجارت جهانی گیاهان دارویی منجرگردد.
توسعه روستایی
خدیجه بوزرجمهری؛ خدیجه جوانی؛ حمید شایان؛ مریم قاسمی
چکیده
«واره» سمن خود جوش دیرینهای است که به عنوان نمود مشارکت زنان روستایی، در توانمندسازی آنان از دیرباز نقش بسزایی داشته است. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت این سمن، نقاط قوت و ضعف و تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشتخوار است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبۀ نیمهساختارمند با نمونهای برگزیده از سرگروهها ...
بیشتر
«واره» سمن خود جوش دیرینهای است که به عنوان نمود مشارکت زنان روستایی، در توانمندسازی آنان از دیرباز نقش بسزایی داشته است. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت این سمن، نقاط قوت و ضعف و تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشتخوار است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبۀ نیمهساختارمند با نمونهای برگزیده از سرگروهها و اعضای ثابت سمن (20n=) و برمبنای نظریۀ بنیانی، جمع آوری و تدوین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ایجاد و تداوم واره در روستاهای با معیشت غالب دامداری کوچک و سنتی نمود بیشتری دارد و به کارکرد های اجتماعی چون، برقراری عدالت و نظم و آثار اقتصادی چون؛ صرفهجویی در وقت، سودآوربودن، حس اقتدار و استقلال مالی در بین هم وارگان منجر شده است. در عین حال با چالشهایی نیز مواجه شده است، از جمله خشکسالیهای پی در پی و مشکلات تهیه علوفه، همچنین فناوری های مدرن نظیر نگهداری شیر در یخچال و توسعه ماشین الات حمل شیر به کارخانه که در کمرنگ شدن اهمیت وکارکرد این سمن موثر بوده است. ماندگاری «واره » و مشارکت واقعی زنان در آن بهصورت نظاممند می تواند به عنوان یک الگوی موفق در سمنهای نوبنیاد و رسمی به کار گرفته شود و نهادینه گردد
ترویج و آموزش کشاورزی
مهدی جوانشیری؛ خدیجه بوزرجمهری؛ ام البنین هراتی؛ حمیده محمودی
چکیده
اعتبارات خرد با هدف ارائه خدمات مالی به گروههای کمدرآمد در کشورهای درحال توسعه در سه دهۀ اخیر مطرحشده است. این اعتبارات با اعطای وام به روستاییان بهویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را میدهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالیشان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهادههای کشاورزی ...
بیشتر
اعتبارات خرد با هدف ارائه خدمات مالی به گروههای کمدرآمد در کشورهای درحال توسعه در سه دهۀ اخیر مطرحشده است. این اعتبارات با اعطای وام به روستاییان بهویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را میدهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالیشان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهادههای کشاورزی تأمین نمایند. این تحقیق نیز با هدف بررسی نقش اعتبارات خرد در توسعه روستایی، با تأکید بر تأثیر عوامل جغرافیایی در جذب اعتبارات مذکور در دو ناحیه کوهستانی (کارده) و دشتی (میان ولایت) شهرستان مشهد، انجامگرفته است و بر اساس هدف، کاربردی- توسعهای و بهلحاظ روششناسی، از نوع توصیفی – تحلیلی است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کلّ خانوارهایی که در بین سالهای 1394-1390 حداقل یکبار وام دریافت کردهاند، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 207 خانوار روستایی بهعنوان حجم نمونه برآورد گردید و سپس به نسبت خانوارها در هر ناحیه تقسیم شد. نمونهگیری این جامعه آماری با روش طبقهای و تصادفی صورت گرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی و عملیات پیمایشی (پرسشنامه) در بین خانوارهایی که اعتبارات دریافت کردهاند، جمعآوریشده است. و از آزمونهای آماری ویلکاکسون (برای تحلیل تفاوت دوره قبل و بعد)، فریدمن و کایدو، T تکنمونهای و همبستگی برای تحلیل دادهها بهره گرفته شد. نتایج نشانداد که میزان اثربخشی اعتبارات در بین ساکنین روستایی نواحی کوهستانی و دشتی تفاوت معنیداری وجود ندارد ولی ازنظر مشکلات و موانع دریافت وام و درجه رضایتمندی، تفاوت معنیداری بین این دو ناحیه وجود دارد و میزان رضایتمندی در ناحیه دشتی بیشتر است. همچنین نتایج آزمون نا پارامتری ویلکاکسون برای سنجش میزان تفاوت موجود در دو دوره زمانی قبل و بعد از استفاده از اعتبارات خرد روستایی در هر دو جامعه نمونه، نشان میدهد که پرداخت اعتبارات خرد منجر به ایجاد تغییرات قابلتوجهی در کلیه محورها شده است و این تغییرات از دیدگاه استفادهکنندگان کاملاً معنیدار است. نتایج آزمون T تکنمونهای نیز نشاندهنده اثرات مناسب اعتبارات بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی موردمطالعه میباشد. نتایج حاصله از تحلیل نا پارامتری همبستگی (اسپیرمن) میان مؤلفههای موردبررسی نیز نشاندهنده وجود رابطه مستقیم بین مؤلفههای تأثیرگذار توسعه اقتصادی نقاط روستایی است. بهعبارتدیگر با افزایش مقادیر هر یک از مؤلفهها، سایر ابعاد نیز افزایش معنیداری را نشان میدهند
اقتصاد کشاورزی
مریم هادیزاده بزاز؛ خدیجه بوزرجمهری
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش تعاونیهای تولید در افزایش توانمندی فنی و اقتصادی کشاورزان عضو و توسعهکشاورزی در شهرستان نیشابور است. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی انجام شده است. جامعهآماری تحقیق را 4685 نفر از کشاورزان عضو و غیرعضو تعاونیهای تولید روستایی در 24 روستا در شهرستان نیشابور تشکیل میدهند. ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش تعاونیهای تولید در افزایش توانمندی فنی و اقتصادی کشاورزان عضو و توسعهکشاورزی در شهرستان نیشابور است. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی انجام شده است. جامعهآماری تحقیق را 4685 نفر از کشاورزان عضو و غیرعضو تعاونیهای تولید روستایی در 24 روستا در شهرستان نیشابور تشکیل میدهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 252 نفر محاسبه شد و گردآوری اطلاعات در سال 1392 به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی تطبیقی و تحلیل میزان توانمندی کشاورزان عضو و غیرعضو در سطح 13 شاخص اقتصادی نشان داد که میانگین توانمندی اقتصادی کشاورزان عضو 64/2 است که از میانگین توانمندی اقتصادی غیر عضوها که 47/2 است اندکی بالاتر است. نتایج آزمون t با نمونههای مستقل بهمنظور مقایسه کشاورزان عضو و غیرعضو نشانداد اختلاف معنیدار بین دو گروه کشاورز عضو و غیرعضو از نظر توانمندی اقتصادی وجود دارد. نتایج تحقیق بر اساس انجام آزمون t با میانگین فرضی سه و چهار نشان داد که بین میانگین واقعی پایداری اقتصادی و میانگینهای فرضی سه و چهار، اختلاف معناداری وجود دارد و میانگین پایداری در میان اغلب شاخصها از نظر اعضا و غیراعضا کمتر از حد متوسط بوده است که نشان میدهد تعاونیهای تولید در افزایش توانمندی اقتصادی کشاورزان نقش مهمی را ایفا ننمودهاند و ضروری است که دولت با حمایتهای مالی و تخصصی از تعاونی های تولید، زمینه توانمندی اقتصادی کشاورزان عضو را فراهم نماید.